غزل شمارهٔ ۱۵۷
دل شکسته من تا به کی حزین باشد؟
دلا مشو ملول، عاشقی چنین باشد
هزار بار بگفتم که گوشه گیر ای دل
ز چشم او که کمین شیوهاش کمین باشد
حدیث من نشنیدی به هیچ حال و کسی
که نشنود سخن دوست حالش این باشد
مرا دلی است پریشان و چون بود مجموع؟
دلی که با سر زلف تو همنشین باشد
دلم ربودی و گر قصد دین کنی سهل است
کرا مضایقه با چون تویی به دین باشد
بر آستان تو دریا دلی تواند زیست
که در به جای سرکشش در آستین باشد
به آروزی رخت هر گیاه که بعد از من
ز خاک من بدمد ورد و یاسمین باشد
چو سر زخاک بر آرم هنوز چون صبحم
صفای مهر تو تابنده از جبین باشد
مرا که روی تو امروز دیدهام فردا
چه التفات به دیدار حور عین باشد
خیال لعل لبت بر سواد دیده من
مصور است چو نقشی که بر نگین باشد
فدای یار کن این جان نازنین سلمان
چه جان عزیزتر از یار نازنین باشد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل شکسته من تا به کی حزین باشد؟
دلا مشو ملول، عاشقی چنین باشد
هوش مصنوعی: دل شکسته من چه زمانی باید ناراحت و غمگین بماند؟ ای دل، ناامید نشو، زیرا عشق همیشه با چنین حالاتی همراه است.
هزار بار بگفتم که گوشه گیر ای دل
ز چشم او که کمین شیوهاش کمین باشد
هوش مصنوعی: هزار بار به دل گفتم که از دست او دور شو و گوشهگیر باش، زیرا این چشمها که به تو نگاه میکنند، همیشه در کمین هستند و روش آنها فریبنده است.
حدیث من نشنیدی به هیچ حال و کسی
که نشنود سخن دوست حالش این باشد
هوش مصنوعی: من صحبتهای من را نشنیدهای، در هیچ شرایطی؛ و کسی که نتواند سخن دوست را بشنود، حالش چنین است.
مرا دلی است پریشان و چون بود مجموع؟
دلی که با سر زلف تو همنشین باشد
هوش مصنوعی: دل من در آشفتگی به سر میبرد و چگونه میتواند آرام باشد؟ دلی که همیشه با خوشبویی و زیبایی موهای تو در ارتباط است.
دلم ربودی و گر قصد دین کنی سهل است
کرا مضایقه با چون تویی به دین باشد
هوش مصنوعی: دل مرا به خود مشغول کردی و اگر هدف تو دین باشد، آسان است که برای کسی مثل تو در دین سختگیری نکنم.
بر آستان تو دریا دلی تواند زیست
که در به جای سرکشش در آستین باشد
هوش مصنوعی: کسی که میتواند در آستان تو زندگی کند، مثل دریا دلی بزرگ و وسیع دارد که میتواند در آغوش تو آرام گیرد، گرچه آن آغوش به اندازه سرکشی و آزادی آن دریا نباشد.
به آروزی رخت هر گیاه که بعد از من
ز خاک من بدمد ورد و یاسمین باشد
هوش مصنوعی: من آرزو دارم که بعد از من، هر گیاهی که از خاک من رویش کند، گلهای خوشبو و زیبایی چون گل سرخ و یاسمین داشته باشد.
چو سر زخاک بر آرم هنوز چون صبحم
صفای مهر تو تابنده از جبین باشد
هوش مصنوعی: وقتی سرم را از خاک بردارم، هنوز هم مانند صبح، روشنی و صفای عشق تو از پیشانیام میتابد.
مرا که روی تو امروز دیدهام فردا
چه التفات به دیدار حور عین باشد
هوش مصنوعی: من امروز روی تو را دیدهام، پس فردا دیگر به چه دلیلی باید به دیدار حورهای بهشتی توجه کنم؟
خیال لعل لبت بر سواد دیده من
مصور است چو نقشی که بر نگین باشد
هوش مصنوعی: تصور رنگ لبت در چشمان من نقش بسته است، مانند طرحی که بر روی نگین جواهر حک شده باشد.
فدای یار کن این جان نازنین سلمان
چه جان عزیزتر از یار نازنین باشد
هوش مصنوعی: جان گرانبهای من فدای محبوب نازنینم، چرا که هیچ چیز ارزشمندتر از او وجود ندارد.
حاشیه ها
1388/08/14 15:11
mareshtani
mesraje awale beide tschharom(maradelest)mesraje dowome beide shashom(sereshkash)2
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
1398/05/06 18:08
حامد
به آروزی رخت هر گیاه ...... اصلاح شود آرزوی رخت صحیح است
1399/05/18 11:08
صفا
که در به جای سرشکش در استین باشد.
به جای اشک مروارید از چشمش میریزد.
اشک ارزشمند و هدف دار
1399/11/11 06:02
کاظم ایاصوفی
مصراع دوم بیت اول دلا مشو تو ملول درست است
1399/11/15 19:02
کاظم ایاصوفی
مصراع اول بیت هفتم ه گیاه باید حذف شود