غزل شمارهٔ ۱۴۵
دل برد دلبر و در دام بلاش اندازد
دل ما برد، ندانم به کجاش اندازد
هرکجا مرغ دلی بال گشاید، فی الحال
به کمان مهره ابرو ز هواش اندازد
خوش کمندی است سر زلف شکن بر شکنش
وه چه خوش باشد اگر بخت بماش اندازد!
چشم فتان تو هر جا که بلا انگیزد
ای بسا سر که در آن عرصه بلاش اندازد
عاقل آن است که در پای تو اندازد سر
پیشتر زانک فراق تو زپاش اندازد
بوی گیسوی تو هر جا که جگر سوختهایست
در پی قافله باد صباش اندازد
هر کهرا درد بینداخت، دوا چاره برد
که برد چاره سلمان که دواش اندازد؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل برد دلبر و در دام بلاش اندازد
دل ما برد، ندانم به کجاش اندازد
هوش مصنوعی: دلبر دل مرا ربود و در دام خودش قرار داد، حالا نمیدانم که دل من را به کجا میبرد.
هرکجا مرغ دلی بال گشاید، فی الحال
به کمان مهره ابرو ز هواش اندازد
هوش مصنوعی: هرجا که قلبی شاد و آزاد پرواز کند، به سرعت به تیر نگاه دلبرانهٔ آن شخص شوق و عشق میورزد.
خوش کمندی است سر زلف شکن بر شکنش
وه چه خوش باشد اگر بخت بماش اندازد!
هوش مصنوعی: زلفهای شکسته و زیبا، همچون کمندی خوشاند که بر سر آن شخص قرار دارد. چه زیبا خواهد بود اگر روزگار به ما نیکی کند و ما را به او نزدیک کند!
چشم فتان تو هر جا که بلا انگیزد
ای بسا سر که در آن عرصه بلاش اندازد
هوش مصنوعی: چشم جذاب تو در هر کجا که خطر به وجود آورد، باعث میشود که سرهای زیادی در آنجا در خطر بیفتند.
عاقل آن است که در پای تو اندازد سر
پیشتر زانک فراق تو زپاش اندازد
هوش مصنوعی: عاقل کسی است که در برابر تو سر فرود آورد و خود را تسلیم کند، چرا که جدایی و دوری از تو او را خواهد شکسته و از پا در خواهد آورد.
بوی گیسوی تو هر جا که جگر سوختهایست
در پی قافله باد صباش اندازد
هوش مصنوعی: بوی موهای تو در هر جایی که دلی شکسسته و غمگین وجود دارد، مانند باد خنک و دلپذیری احساس میشود.
هر کهرا درد بینداخت، دوا چاره برد
که برد چاره سلمان که دواش اندازد؟
هوش مصنوعی: هر کس که به درد مبتلا شود، حتماً درمانی برایش وجود دارد. اما آیا میدانید که درمان سلمان (که به عنوان یکی از شخصیتهای بزرگ شناخته میشود) چیست و چه کسی میتواند به او کمک کند؟