غزل شمارهٔ ۱۳۳
چشمت به خواب چشم مرا خواب میبرد
زلفت به تاب جان مرا تاب میبرد
من غرقه خجالت اشکم که پیش خلق
چندان همی بود که مرا آب میبرد
سودای ابروی تو مغان راز مصطبه
چون غمزه تو مست به محراب میبرد
امشب به دوش مجلسیان را یکان یکان
بردند مست و ترک مرا خواب میبرد
بنمای رخ که درشب تاریک طرهات
دل گم شدهست و راه به مهتاب میبرد
دل زد در وصال تو دانم که ضایع است
رنجی که آن ضعیف درین باب میبرد
سلمان کجا و قصه زلف تو از کجا؟
بیچاره روزگار با طناب میبرد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چشمت به خواب چشم مرا خواب میبرد
زلفت به تاب جان مرا تاب میبرد
هوش مصنوعی: چشمانت مرا به عالم خواب میبرد و دستههای موی تو روح و جانم را به حرکت درمیآورد.
من غرقه خجالت اشکم که پیش خلق
چندان همی بود که مرا آب میبرد
هوش مصنوعی: من در خجالت اشکو خود غرق شدهام، طوری که احساس میکنم دیگر نمیتوانم این احساس را تحمل کنم و به خاطر همین میترسم که آبرویم در برابر مردم برود.
سودای ابروی تو مغان راز مصطبه
چون غمزه تو مست به محراب میبرد
هوش مصنوعی: چشمها و ابروی تو، مانند راز و رمزهایی است که در دل مغان وجود دارد، و مانند غمزهای که تو به من میکنی، مرا به سمت میخانه و عبادتگاه میکشاند.
امشب به دوش مجلسیان را یکان یکان
بردند مست و ترک مرا خواب میبرد
هوش مصنوعی: امشب مهمانان را یکی یکی بردند و مست کردند و من نیز دچار خواب و خستگی شدهام.
بنمای رخ که درشب تاریک طرهات
دل گم شدهست و راه به مهتاب میبرد
هوش مصنوعی: زیبایی چهرهات را به من نشان بده، زیرا در این شب تاریک، موهای تو باعث شدهاند که دلم گم شود و به سوی نور ماه راه یابد.
دل زد در وصال تو دانم که ضایع است
رنجی که آن ضعیف درین باب میبرد
هوش مصنوعی: در عشق و نزدیکی به تو، میدانم که تلاش و رنج آن کسی که به تو وابسته است، بیهوده و بیفایده است.
سلمان کجا و قصه زلف تو از کجا؟
بیچاره روزگار با طناب میبرد
هوش مصنوعی: سلمان کجا و داستان زیباییهای موهای تو از کجا؟ روزگار بیچاره با چنگ و دندانی سخت خود همه را میکشاند.
حاشیه ها
1388/08/14 01:11
mareshtani
mesraje dowome beide panjom(delgom)1
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
1397/09/20 10:12
مسعود رستگاری
بیت آخر «به اطناب» صحیح است نه «با طناب»
1403/03/27 23:05
محمدباقر زینالی
در بیت سوم راز اشتباه است. نوشتار صحیح به اینگونه درست است:
سودای ابروی تو مغان را ز مصطبه