گنجور

غزل شمارهٔ ۱۲۳

مسپار دل، به هر کس، که رخ چو ماه دارد
به کسی سپار دل را، که دلت نگاه دارد
بر چشم یار شد دل، که ز دیده، داد، خواهد
عجب ار سیه دلان را، غم داد خواه دارد
تو مرا مگوی واعظ، که مریز، آب دیده
بگذار تا بریزم، که بسی گناه، دارد
خبر خرابی من، ز کسی، توان شنیدن
که دلی خراب و حالی، ز غمش تباه دارد
من بی‌نوا بر گل، ره دم زدن، ندارم
حسدست بر هزارم، که هزار راه دارد
تو به حسن پادشاهی، دل عاشقت رعیت
خنکا رعیتی کو، چو تو پادشاه دارد
به عذار و شاهد و خط، بستد رخت دل از من
چه دهم جواب آن کس، که خط و گواه دارد
نتوان دل جهانی، همه وقف خویش کردن
به همین قدر که لعل تو خطی سیاه دارد
به طریق لطف می‌کن، نظری به حال سلمان
که همین قدر توقع، به تو گاه گاه دارد

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مسپار دل، به هر کس، که رخ چو ماه دارد
به کسی سپار دل را، که دلت نگاه دارد
هوش مصنوعی: دل خود را به هر کسی نسپار، زیرا تنها آنکه چهره‌اش همچون ماه زیباست، شایسته‌ است که دل تو را در نظر داشته باشد.
بر چشم یار شد دل، که ز دیده، داد، خواهد
عجب ار سیه دلان را، غم داد خواه دارد
هوش مصنوعی: دل به چشم یار افتاده است و از او می‌خواهد، عجیب است اگر کسانی که دلشان تیره و غمگین است، به دنبال غم و اندوه نباشند.
تو مرا مگوی واعظ، که مریز، آب دیده
بگذار تا بریزم، که بسی گناه، دارد
هوش مصنوعی: ای واعظ! من را نهی نکن که اشک‌هایم را بریزم. بگذار بگذار در این لحظه اشک‌های من رها شود، زیرا گناهان زیادی بر دوش دارم.
خبر خرابی من، ز کسی، توان شنیدن
که دلی خراب و حالی، ز غمش تباه دارد
هوش مصنوعی: کسی که خود دلی شکسته و حالش نابسامان است، نمی‌تواند از وضعیت خراب من خبر بگیرد.
من بی‌نوا بر گل، ره دم زدن، ندارم
حسدست بر هزارم، که هزار راه دارد
هوش مصنوعی: من که بی‌پناه هستم، بر روی گل نمی‌توانم دم بزنم و حسد می‌ورزم به هزار نفر دیگر که هر کدام راهی برای خود دارند.
تو به حسن پادشاهی، دل عاشقت رعیت
خنکا رعیتی کو، چو تو پادشاه دارد
هوش مصنوعی: تو به زیبایی مانند یک پادشاه هستی و دل عاشق تو مانند رعایایی است که از خنکای رطوبت زمین بهره‌مند هستند، چون تو خود پادشاهی داری.
به عذار و شاهد و خط، بستد رخت دل از من
چه دهم جواب آن کس، که خط و گواه دارد
هوش مصنوعی: او زیبایی و حسن چهره‌اش را به گونه‌ای در دل من نشسته که دیگر نتوانم دل از او بکنم. حالا چه دلیل و پاسخی دارم برای کسی که در این زمینه شاهد و دلیل قاطعی دارد؟
نتوان دل جهانی، همه وقف خویش کردن
به همین قدر که لعل تو خطی سیاه دارد
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند عشق و دل‌باختگی‌اش را فقط به خودش اختصاص دهد، حتی اگر زیبایی تو چنان خیره‌کننده باشد که در دلش اثری سیاه مانند یک خط بگذارد.
به طریق لطف می‌کن، نظری به حال سلمان
که همین قدر توقع، به تو گاه گاه دارد
هوش مصنوعی: لطفی کن و نگاهی به حال سلمان بینداز، که تنها همین اندازه از محبت و توجه را از تو انتظار دارد.

حاشیه ها

1388/08/14 00:11
mareshtani

as m1 b1 (to)bajad hasf gardad
as m1 b3(dar)bajad hasf gardad
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

ردیف بیت پنجم به اشتباه «ندارد« نوشته شده

1398/09/19 18:12

حسدست بر هزارم که هزار راه دارد----یعنی بلبلی که با هزار نغمه چه چه میزند پس دارد از نظر معنا هم درست است. زیرا نمی شود به چیز نداشته حسد برد

1399/01/19 09:04
نیروانا

بیت پنجم اشتباه تایپی شده« دارد» درسته
چون کلمه ردیف «دارد »هست و سما به اشتباه در بیت پنجم« ندارد» آوردید لطفا تصحیح کنید