گنجور

غزل شمارهٔ ۱۱۵

تحریر شرح شوقت، طومار، بر نتابد
تقریر وصف حالم، گفتار، بر نتابد
من بارها کشیدم، بار فراق، بر دل
ترسم که دل ضعیف است، این بار، بر نتابد
یاران مهربان را، رسم است، جور یاران
بر تافتن ولیکن، این بار، بر نتابد
ای یار بشنو از من، گر می‌کنی، جفایی
با یار خویشتن کن، کاغیار بر نتابد
از های و هوی رندان زاهد چه ذوق یابد
این نکته مست داند، هوشیار بر نتابد
کی در دماغ عاشق، سودای عقل گنجد
آری سر قلندر، دستار بر نتابد
آنکس رخ تو بیند، کز خود، نظر بدوزد
هر چشم خویشتن بین، دیدار بر نتابد
در روی یار سلمان، کم کن سخن، که نازک
درد سر حکایت، بسیار، بر نتابد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تحریر شرح شوقت، طومار، بر نتابد
تقریر وصف حالم، گفتار، بر نتابد
هوش مصنوعی: نوشتن احساسات و شوقی که دارم، بسیار سخت است. بیان وضعیت من به گونه‌ای که دیگری درک کند، امکان‌پذیر نیست.
من بارها کشیدم، بار فراق، بر دل
ترسم که دل ضعیف است، این بار، بر نتابد
هوش مصنوعی: من بارها تحمل کرده‌ام که از هم دور باشم، اما از این می‌ترسم که دل من ضعیف است و شاید نتواند این بار را تحمل کند.
یاران مهربان را، رسم است، جور یاران
بر تافتن ولیکن، این بار، بر نتابد
هوش مصنوعی: دوستان مهربان معمولاً با مشکلات همدیگر کنار می‌آیند و سختی‌ها را تحمل می‌کنند، اما در این شرایط خاص، دیگر نمی‌توان این بار را تحمل کرد.
ای یار بشنو از من، گر می‌کنی، جفایی
با یار خویشتن کن، کاغیار بر نتابد
هوش مصنوعی: ای دوست، به من گوش کن. اگر قصد خیانت به دوستانت را داری، لطفاً این کار را با کسی که به او عشق می‌ورزی نکن، زیرا این کار برای کسی که دلش به تو بسته، غیرقابل تحمل خواهد بود.
از های و هوی رندان زاهد چه ذوق یابد
این نکته مست داند، هوشیار بر نتابد
هوش مصنوعی: از شلوغی و سر و صدای اهل شراب، زاهد چه لذتی می‌برد؟ این نکته را فقط مست‌ها درک می‌کنند، اما انسان‌های هوشیار نمی‌توانند آن را تحمل کنند.
کی در دماغ عاشق، سودای عقل گنجد
آری سر قلندر، دستار بر نتابد
هوش مصنوعی: در ذهن یک عاشق، عقل و منطق جایی ندارند. بنابراین، شخصی که به عشق واقعی رسیده، به ظواهر و نشانه‌های دنیوی اهمیت نمی‌دهد.
آنکس رخ تو بیند، کز خود، نظر بدوزد
هر چشم خویشتن بین، دیدار بر نتابد
هوش مصنوعی: هر کسی که به چهره‌ی تو نگاه می‌کند، باید از خود جدا شود و غرق در زیبایی‌ات گردد. زیرا هر چشم که به خود نپردازد و فقط به تو بیندیشد، نمی‌تواند دیدار زیبایت را تحمل کند.
در روی یار سلمان، کم کن سخن، که نازک
درد سر حکایت، بسیار، بر نتابد
هوش مصنوعی: بهتر است در حضور یار بخوبی صحبت نکنی، چون دل او از شنیدن داستان‌های دردناک بسیار آسیب‌پذیر است و نمی‌تواند تحمل کند.