گنجور

شمارهٔ ۷۶ - در مدح سلطان اویس

نقره ی خنگ صبح را در تاخت سلطان ختن
ساقیا گلگون کمیتت را به میدان در افکن
خسرو چین می کند بر اشهب زرین ستام
تا به شام اندر عقیب لشکر شتاختن
هست گلگون باده را کامی که بوسد لعل تو
سعی کن تا کام گلگون را بر آری از دهن
چشمه ای بر قله ی کوهسار مشرق جوش زد
ای پسر سیراب گردان قله را از حوض دن
چرخ توسن را که دارد هر سرمه ناخنه
باز می بینم که هستش چشم اختر غمزه
باد پای عمر سر کش تند وناخوش می رود
دست وپایش را شکالی ساز از مشکین رسند
گر رگر دان هان کمیتت را که می گیرد سبق
اشهب مشکین دم خاور در آهوی ختن
صبح شب رنگ سیا وش را سر افسار بتاب
بر گرفت از سر به جایش بست رخش تهمتن
سبز خنگ آسمان را کش مرصع بود جعل
زین زرین بر نهاد از بحر جمشید زمن
شهسوار ابلق دور زمان سلطان اویس
آفتاب آسمان ملک ظل ذو المنن
گوشه ی نعل براقش حلقه ی گوش فلک
ابغر سم سمندش سر مه ی چشم پرند
نه سپهر آورد زیر په سهند همتش
دم نزند از سبز ه در مرغزار پر سمن
هست از آن برتر براق آسمان اصطبل را
پایگه کوه سر فرود آرد به خضرای دمن
با محیط دست در پایش جواد او چرا
ابرش ابر آب خور سازد ز دریای عدن
در صفات مرکب صر صر تک جمشید عهد
می نم تضمین دو بیت از سحر بیت خویشتن
ملک را امید فتح از چرخ باید قطع کرد
چشم بر گرد سمند شاه باید داشتن
زان که هیچ از دست وپای ابلق شام وسحر
بر نمی خیزد به غیر از گرد آشوب .فتن
که سیاس مر کبانت سایش پنجم رواق
وای غلام آستانت خسرو و زرین مجن
گر براق برق را بر سر کن حکمت لجام
هیچ نتواند زجا جستن دگر برق یمن
با در دستت زمام آسمان تا آفتاب
هر سحر خواهد عنان از حد مشرق تاختن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نقره ی خنگ صبح را در تاخت سلطان ختن
ساقیا گلگون کمیتت را به میدان در افکن
هوش مصنوعی: طلوع سبکی و زیبایی صبح را مانند نقره ای بی‌روح توصیف می‌کند که با شتاب و قدرت سلطان ختن، به میدان می‌آید. ساقی، با جام‌ای گلگون، به میدان می‌آید و به زیبایی و شکوه این لحظه اشاره می‌کند.
خسرو چین می کند بر اشهب زرین ستام
تا به شام اندر عقیب لشکر شتاختن
هوش مصنوعی: خسرو چینی بر اسب زیبا و طلایی سوار می‌شود تا اینکه به شام و در پی لشکری که به راه انداخته، برود.
هست گلگون باده را کامی که بوسد لعل تو
سعی کن تا کام گلگون را بر آری از دهن
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن لذت و خوشی، باید از زیبایی و جذابیت معشوق بهره برد. همه باید تلاش کنند تا خوشی و شادابی را از دل و زبان خود بیابند.
چشمه ای بر قله ی کوهسار مشرق جوش زد
ای پسر سیراب گردان قله را از حوض دن
هوش مصنوعی: چشمه‌ای از بالای کوه به راه افتاد. ای پسر، این قله را از آب زندگی بخش دنیا سیراب کن.
چرخ توسن را که دارد هر سرمه ناخنه
باز می بینم که هستش چشم اختر غمزه
هوش مصنوعی: من چرخ اسبی را می‌بینم که هر پرتو ذره‌ای از آن به شکل ناخن‌های سرمه‌ای می‌درخشد. همچنین، می‌توانم چشمان زیبای ستاره را که با ناز و غمزه می‌نگرد، مشاهده کنم.
باد پای عمر سر کش تند وناخوش می رود
دست وپایش را شکالی ساز از مشکین رسند
هوش مصنوعی: بادی که نشان‌دهنده عمر ماست، به سرعت و با حالتی ناخوش می‌گذرد. می‌توان با ترفندها و تردستی‌ها، چیزی از آن را ثبت کرد یا به یادگار گذاشت.
گر رگر دان هان کمیتت را که می گیرد سبق
اشهب مشکین دم خاور در آهوی ختن
هوش مصنوعی: اگر بفهمی که کیست و چه کسی بر تو پیشی می‌گیرد، می‌بینی که آن اسب تندرو و زیبا که شانه‌هایش سیاه است و در بامداد در سمت شرق می‌دود، به مانند آهو در دشت ختن لااقل سریع‌تر است.
صبح شب رنگ سیا وش را سر افسار بتاب
بر گرفت از سر به جایش بست رخش تهمتن
هوش مصنوعی: صبح، شب را به رنگ سیاه خود درآورده و بر افسار اسب افراشته‌ای می‌تابد، اسبی که تهمتن (رستم) بر آن نشسته و آن را از سر خود برمی‌دارد و به جایش می‌بندد.
سبز خنگ آسمان را کش مرصع بود جعل
زین زرین بر نهاد از بحر جمشید زمن
هوش مصنوعی: آسمان با رنگ سبز و زینتی مانند جواهرات به نظر می‌رسد، که به خاطر زیبایی‌اش بر زمین از خزانه جمشید به ارمغان آورده شده است.
شهسوار ابلق دور زمان سلطان اویس
آفتاب آسمان ملک ظل ذو المنن
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف شخصیتی برجسته و شایسته می‌پردازد که در زمان خود، مانند خورشیدی در آسمان، روشنایی و قدرت را نمایان می‌کند. او به عنوان یک شاهزاده مورد احترام و بزرگداشت قرار می‌گیرد و ویژگی‌های نیکو و فایده‌مندی او باعث شده که در دل‌ها جا داشته باشد.
گوشه ی نعل براقش حلقه ی گوش فلک
ابغر سم سمندش سر مه ی چشم پرند
هوش مصنوعی: گوشه نعل اسب سریع و زیبایش مانند حلقه‌ای است که به گوش آسمان درمی‌آید، و سم اسب او مانند درخشش ماه در چشم پرنده است.
نه سپهر آورد زیر په سهند همتش
دم نزند از سبز ه در مرغزار پر سمن
هوش مصنوعی: دوران و زمانه زیر چتر بلندی چون سهند، هیچ‌گاه از شگفتی‌های طبیعت و زیبایی‌های سرسبز آن در دشت پر گل و گیاه، حرفی نمی‌زند.
هست از آن برتر براق آسمان اصطبل را
پایگه کوه سر فرود آرد به خضرای دمن
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی‌های طبیعت می‌پردازد و به تصویر کشیدن مناظری از آسمان و کوه‌ها اشاره دارد. برفراز کوه‌ها، جلوه‌های آسمان و رنگ‌های سبز دشت‌ها نشان‌دهنده‌ی عظمت و شگفتی‌ طبیعت هستند. در واقع، این اشعار به ما یادآوری می‌کنند که چگونه طبیعت با زیبایی‌هایش می‌تواند دل اربابان را تسخیر کند.
با محیط دست در پایش جواد او چرا
ابرش ابر آب خور سازد ز دریای عدن
هوش مصنوعی: شخصی که در اطراف خود به دنبال عشق و محبت است، چرا باید به زندگی خود فکر کند و بگذارد که احساساتش مانند ابری که باران می‌بارد، از دریا بیرون بیاید و او را غرق کند؟
در صفات مرکب صر صر تک جمشید عهد
می نم تضمین دو بیت از سحر بیت خویشتن
هوش مصنوعی: در این شعر به توصیف ویژگی‌های خاص و پیچیده یک موجود یا حالت پرداخته شده است. شاعر از صفات جمشید، که نماد قدرت و عظمت است، یاد می‌کند و به تأثیرات سحر و جادو اشاره می‌کند که در دنیای خود او وجود دارد. به نوعی، این بیت به وجود یافتن جنبه‌های مختلف و مهارت‌ها در یک فرد یا وضعیت خاص اشاره دارد و نشانگر تأثیر آن بر محیط‌ زیست و دیگران است.
ملک را امید فتح از چرخ باید قطع کرد
چشم بر گرد سمند شاه باید داشتن
هوش مصنوعی: پادشاه باید امید خود به پیروزی از دست سرنوشت را کنار بگذارد و بر قدرت و شجاعت خود تکیه کند.
زان که هیچ از دست وپای ابلق شام وسحر
بر نمی خیزد به غیر از گرد آشوب .فتن
هوش مصنوعی: چرا که هیچ گونه حرکتی و تلاش از وجود ابلق (سفید و سیاه) شام و سحر برنمی‌خیزد جز ایجاد هرج و مرج و فتنه.
که سیاس مر کبانت سایش پنجم رواق
وای غلام آستانت خسرو و زرین مجن
هوش مصنوعی: ای کسی که به عنوان خدمتگزار و نگهبان درگاه پادشاهی مشغول به کار هستی، گام‌های تو در این مکان تاثیرگذار است. من بنده‌ای از دوستان تو هستم و در اینجا به شیوایی و زیبایی اشاره می‌کنم.
گر براق برق را بر سر کن حکمت لجام
هیچ نتواند زجا جستن دگر برق یمن
هوش مصنوعی: اگر تندر را بر قلب خود قرار بدهی، هیچ حکمت و دانشی نمی‌تواند او را از جای خود حرکت دهد و از کارش بازدارد.
با در دستت زمام آسمان تا آفتاب
هر سحر خواهد عنان از حد مشرق تاختن
هوش مصنوعی: با قدرتی که داری، می‌توانی آسمان را کنترل کنی و هر صبحگاه آفتاب را از سمت مشرق به حرکت درآوری.