شمارهٔ ۷۵ - در موعظه و دوری از دنیا
ای دل آخر یک قدم بیرون خرام از خویشتن
آشنا شو با روان بیگانه شو از خویشتن
روی ننماید هلال مطلع عین الیقین
تا هوای ملک جان تاریک دارد گرد ظن
عین انسانیتی خواهی که ظاهر گردت ؟
چهره پنهان داد چون انسان عین از خویشتن
آدمی را آن زمان آرایش دین بر کنند
کا دمش زآلایش طین پا گرداندبدن
چون زنی پیر از دنیا کهنه چرخی در کنار
گر جوانمردی چه گردی چرخ پیرزن
لاف ردی می زنی با چرخ گردانت چه کار ؟
رشته پیوند بگسل چرخ را بر هم شکن
زیر زین داری براق آخر چه خسبی در گلیم
زیر ران داری نجیب ؟ آخر چه پایی در عطن
دار دنیا را به دین دزدان دین ده چون مسیح
راه دار ملک جان گیر از خراب آباد تن
خیمه جان بر جهانی زن که در صحرای او
لاله زار گلشن خضر است خضرای دمن
در مقام صدق جان باید که باشد درنعیم
جسم خواهی در تنعم باش خواهی در حذر
ذات یوسف را به مصر اندر کجا دارد زیان
زان که در کنعان به خون آلوده باشد پیرهن
تا به کی در باد خواهی دادن این عمر عزیز؟
در هوای رنگ و بوی ارغوان یا یا سمن
بس کن این آتش زبانی بس که در پایان چو شمع
خواهدت بر باد دادن سر زبانت بی سخن
هر زبانی کز میان او رسد جان را زیان
شمع وار آن به که سوزد یا بمیرد درلگن
آبروی هر دو عالم آن زمان حاصل کنی
کز سر اخلاص گردی خاک پای بو الحسن
شمارهٔ ۷۴ - در مدح سلطان اویس: این گلستان است ؟ یا صحن ارم ؟ یا بوستان ؟ شمارهٔ ۷۶ - در مدح سلطان اویس: نقره ی خنگ صبح را در تاخت سلطان ختن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دل آخر یک قدم بیرون خرام از خویشتن
آشنا شو با روان بیگانه شو از خویشتن
هوش مصنوعی: ای دل، حالا وقت آن است که از خودت خارج شوی و قدمی به سوی دنیا برداری. با دیگران آشنا شو و از زندگی و احساسات جدیدی که به دور از خودت هستند، بهرهمند شو.
روی ننماید هلال مطلع عین الیقین
تا هوای ملک جان تاریک دارد گرد ظن
هوش مصنوعی: هلال قمر (ماه نو) برای کسی که در جستجوی حقیقت است، ظاهر نمیشود تا زمانی که فضای ذهنی او آکنده از شک و تردید باشد. در واقع، برای فهم و دیدن حقیقت، باید از تاریکیهای شک دوری کرد.
عین انسانیتی خواهی که ظاهر گردت ؟
چهره پنهان داد چون انسان عین از خویشتن
هوش مصنوعی: اگر میخواهی انسانیت را به نمایش بگذاری، باید چهرهای حقیقی و واقعی از خود نشان دهی. انسانیت واقعی در درون تو است و باید از آن سرسختانه دفاع کنی.
آدمی را آن زمان آرایش دین بر کنند
کا دمش زآلایش طین پا گرداندبدن
هوش مصنوعی: انسان زمانی به زیبایی و آراستگی دین دست مییابد که از آلودگیهای دنیوی و ماده رهایی یابد و وجودش پاک گردد.
چون زنی پیر از دنیا کهنه چرخی در کنار
گر جوانمردی چه گردی چرخ پیرزن
هوش مصنوعی: وقتی زنی سالخورده از دنیای کهنه به دور خود میچرخد، اگر جوانمردی در کنارش باشد، چه دورانی را سپری میکند.
لاف ردی می زنی با چرخ گردانت چه کار ؟
رشته پیوند بگسل چرخ را بر هم شکن
هوش مصنوعی: تو در حقت ادعای بزرگی میکنی با چرخ بختت، اما چه فایده؟ میتوانی پیوندها را بگسلی و چرخ زندگیات را بر هم بزنی.
زیر زین داری براق آخر چه خسبی در گلیم
زیر ران داری نجیب ؟ آخر چه پایی در عطن
هوش مصنوعی: زیر زین، اسب شجاع و نیرومندی است که در حال استراحت است. چرا در این حال، با این همه شجاعت و نجابت، آرام گرفتهای؟ در واقع، تو ظرفیت و توانایی بزرگی داری و باید استفاده کنی.
دار دنیا را به دین دزدان دین ده چون مسیح
راه دار ملک جان گیر از خراب آباد تن
هوش مصنوعی: دنیا را به دستان دزدان دین بسپار، چون مسیح که در مسیر خود، جان را از ویرانی جسم نجات میدهد.
خیمه جان بر جهانی زن که در صحرای او
لاله زار گلشن خضر است خضرای دمن
هوش مصنوعی: جان خود را در این دنیا همچون خیمهای برپا کن، زیرا در بیابان زندگیات، باغی پر از لالهها و زیباییها وجود دارد که پر از سرسبزی و طراوت است.
در مقام صدق جان باید که باشد درنعیم
جسم خواهی در تنعم باش خواهی در حذر
هوش مصنوعی: برای دستیابی به حقیقت و صداقت در زندگی، باید روح و جان خود را در آسایش و خوشی نگه داریم. اگر به دنبال آسایش جسمانی هستی، باید در آن حالت بمانی و اگر میخواهی از خطرات دور بمانی، باید مراقب باشی.
ذات یوسف را به مصر اندر کجا دارد زیان
زان که در کنعان به خون آلوده باشد پیرهن
هوش مصنوعی: هرچند یوسف در مصر زندگی میکند، اما ذات او همواره درگیر یاد و خاطره کنعان است. او با وجود دستیابی به مقام و جایگاه بالا، از یادآوری رنجها و مشکلات گذشتهاش رهایی ندارد، خصوصاً آن زمانی که پیراهنش به خون آلوده شده بود.
تا به کی در باد خواهی دادن این عمر عزیز؟
در هوای رنگ و بوی ارغوان یا یا سمن
هوش مصنوعی: تا کی میخواهی این عمر باارزش را در باد هدر بدهی؟ آیا به خاطر زیبایی و عطر گلهای ارغوان و سمن؟
بس کن این آتش زبانی بس که در پایان چو شمع
خواهدت بر باد دادن سر زبانت بی سخن
هوش مصنوعی: اینکه دیگر از گفتن این آتشین سخنان دست بردار، چرا که در نهایت مثل شمعی میسوزی و خاموش میشوی. زبان تو بیسخن در باد خواهد رفت.
هر زبانی کز میان او رسد جان را زیان
شمع وار آن به که سوزد یا بمیرد درلگن
هوش مصنوعی: هر زبانی که از دل برآید، میتواند به روح آسیب برساند. بهتر است مانند شمع بسوزد یا در ظرفی بمیرد، تا اینکه به دیگران آسیب بزند.
آبروی هر دو عالم آن زمان حاصل کنی
کز سر اخلاص گردی خاک پای بو الحسن
هوش مصنوعی: اگر با اخلاص و صداقت به خدمت بوالحسن بپردازی، میتوانی آبروی دنیا و آخرت را به دست آوری.
حاشیه ها
1389/08/13 17:11
بیت دری
سلام !
لاف رندی میزنی .......
نون رندی از قلم افتاده است

سلمان ساوجی