گنجور

شمارهٔ ۷۳ - دروصف زورق

بنگر این زورق رخشنده بر آب روان
می درخشد چون دو پیکر بر محیط آسمان
شکل زورق گوییا برجی است آبی کاندرو
دایمن باشد سعود ملک را با هم قرآن
باد پایی آب رفتاری که رانندش به چوب
آب او را هم رکاب وباد او را هم عنان
معده یاو بگذارند سنگ خارا ز سنگ
لیک آب خوشگوار بر مزاج آید گران
آب جان او وهر گه کاید اش جان در بدن
ناروان گردد تن او از گران باری جان
او کمان قد است وتیر اندر کمان دارد مقیم
می رود همواره پران راست چون تیر از کمان
دشمن خاک است وهم با خاک می گیرد قرار
عاشق آب است لیک ازآب می جوید کران
نام خود را جاریه زان می کند تا می کشد
روز وشب بر دوش عرش فرش بلقیس زمان
راست گویی بیت معمور است در زیر فلک
سایبانش ظل ممدود است بر بالای آن
دجله چون دریا و کشتی کوه بر بالای کوه
سایبان ابری و خورشیدی به زیر سایبان
ساقیا آن کشتی زرین دریا دل بیار
وان در آن کشتی زر دریا ی یاقوتی روان
مگذر از کشتی به کشتی بگذر از دریای غم
کز کنین دریا گذر کردن به کشتی می توان
هر کجا آبی بیابی یا شرابی چون حباب
گرد آن جا گرد وخود را خوش بر آور یک زمان
در دل کشتی که هست آن لنگر موسی وخضر
با حریفی خوش نشین بنشین به شادی بگذران
باده ای چون آتش موسی و چون آب خضر
نوش می کن در جوار دولت شاه جهان
سایه حق آن که ذاتش روی خورشید جمال
روز وشب از سایه خورشید می دارد نهان
ذات او چون ذات عنقا کس ندید اما رسید
صیت او چون صیت عنقا قاف تا قاف جهان
ای به مهر دل پرستاران مهد عزتت
دختران اختران در پرده های آسمان
پایه ی قدر تو را گردون گردان در پناه
سایه ی چتر تو را خورشید تابان در امان
سایه ی چتر تو کان خورشید رای روشن است
بر جهان تابنده وپاینده بادا جاودان

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بنگر این زورق رخشنده بر آب روان
می درخشد چون دو پیکر بر محیط آسمان
هوش مصنوعی: به این قایق درخشان که بر آب جاری می‌تابد نگاه کن، مانند دو شخصیت که در آسمان در حال حرکت هستند.
شکل زورق گوییا برجی است آبی کاندرو
دایمن باشد سعود ملک را با هم قرآن
هوش مصنوعی: گویا شکل قایق، برجی آبی است که همیشه در آن، ملک به سمت بالا می‌رود و با قرآن همراه است.
باد پایی آب رفتاری که رانندش به چوب
آب او را هم رکاب وباد او را هم عنان
هوش مصنوعی: باد به گونه‌ای حرکت می‌کند که آب هم تحت تأثیر آن قرار می‌گیرد و راننده آن، با چوب، مسیرش را کنترل می‌کند. در واقع، آب و باد هر دو در یک مسیر حرکت می‌کنند و یکی دیگر را در پیش می‌برد.
معده یاو بگذارند سنگ خارا ز سنگ
لیک آب خوشگوار بر مزاج آید گران
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره شده است که حتی اگر چیزهای سخت و غیرقابل تحمل را تحمل کنیم، اما در نهایت چیزهای خوب و خوشایند نیز در زندگی وجود دارند که تأثیر مثبتی بر ما می‌گذارند. به عبارتی دیگر، با وجود چالش‌ها و سختی‌ها، همیشه می‌توان به لذت‌ها و شادی‌های زندگی دست یافت.
آب جان او وهر گه کاید اش جان در بدن
ناروان گردد تن او از گران باری جان
هوش مصنوعی: اگر آب حیات او از بدنش جدا گردد، بدنش به خاطر سنگینی روحش بی‌حرکت و بی‌جان می‌شود.
او کمان قد است وتیر اندر کمان دارد مقیم
می رود همواره پران راست چون تیر از کمان
هوش مصنوعی: او مانند کمانی با قامت راست و زیباست و همواره در حال حرکت است، مانند تیری که از کمان پرتاب می‌شود.
دشمن خاک است وهم با خاک می گیرد قرار
عاشق آب است لیک ازآب می جوید کران
هوش مصنوعی: دشمن به زمین و خاک تعلق دارد و در آنجا آرامش می‌یابد، اما عاشق به آب علاقه‌مند است و به دنبال مرزی برای آن می‌گردد.
نام خود را جاریه زان می کند تا می کشد
روز وشب بر دوش عرش فرش بلقیس زمان
هوش مصنوعی: نام او همچون دو رود vibrant، از صبح تا شب درحال جریانه و بر دوش عرش بلقیس، رویدادهای زمان را حمل می‌کند.
راست گویی بیت معمور است در زیر فلک
سایبانش ظل ممدود است بر بالای آن
هوش مصنوعی: سخن راست و درست همیشه پایدار است و در زیر آسمان، همچون سایه‌ای گسترده بر فراز آن، وجود دارد.
دجله چون دریا و کشتی کوه بر بالای کوه
سایبان ابری و خورشیدی به زیر سایبان
هوش مصنوعی: دجله مانند دریا است و کشتی روی کوهی بزرگ در بالای کوه قرار گرفته است. ابرها سایه‌ای بر روی آن افکنده و در زیر این سایه، خورشید نیز وجود دارد.
ساقیا آن کشتی زرین دریا دل بیار
وان در آن کشتی زر دریا ی یاقوتی روان
هوش مصنوعی: ای ساقی، آن کشتی طلایی که پر از عشق و احساس است را بیاور و در آن کشتی زرد رنگ، جواهرات یاقوتی جریان دارند.
مگذر از کشتی به کشتی بگذر از دریای غم
کز کنین دریا گذر کردن به کشتی می توان
هوش مصنوعی: از کشتی به کشتی نرو و از دریای غم عبور کن، زیرا عبور از این دریا تنها از طریق کشتی ممکن نیست.
هر کجا آبی بیابی یا شرابی چون حباب
گرد آن جا گرد وخود را خوش بر آور یک زمان
هوش مصنوعی: هر جا که آب یا شراب پیدا می‌کنی، مثل حبابی که دور خودش را می‌سازد، اطراف آن جایی خوش بگذران و یک لحظه خوشی را تجربه کن.
در دل کشتی که هست آن لنگر موسی وخضر
با حریفی خوش نشین بنشین به شادی بگذران
هوش مصنوعی: در دل کشتی که آن لنگر موسی و خضر وجود دارد، با کسی همراه شو که خوش‌نشین است و لحظات شاد را بگذران.
باده ای چون آتش موسی و چون آب خضر
نوش می کن در جوار دولت شاه جهان
هوش مصنوعی: نوشیدنی که به اندازه آتش موسی پرحرارت است و مانند آب خضر زندگی‌بخش و شفا دهنده است، را در کنار خوشبختی و اقتدار پادشاه جهان تجربه کن.
سایه حق آن که ذاتش روی خورشید جمال
روز وشب از سایه خورشید می دارد نهان
هوش مصنوعی: سایه خداوند از زیبایی و نور خود پنهان نیست و همیشه در روز و شب بر زندگی انسان‌ها تأثیر دارد. او به قدری زیباست که سایه‌اش به وضوح در تمام آفرینش دیده می‌شود.
ذات او چون ذات عنقا کس ندید اما رسید
صیت او چون صیت عنقا قاف تا قاف جهان
هوش مصنوعی: ذات او مانند ذات پرنده‌ٔ افسانه‌ای (عنقا) هیچ‌کس دیده نشده است، اما نام و آوازه‌اش مانند پرنده‌ٔ افسانه‌ای (عنقا) از دورترین نقاط جهان به گوش می‌رسد و همه جا پراکنده است.
ای به مهر دل پرستاران مهد عزتت
دختران اختران در پرده های آسمان
هوش مصنوعی: تو که دل پرستاران را با محبتت پر کرده‌ای، ای دختر ستاره‌ها در آسمان، قدری از زیبایی و عزتت را به ما نما.
پایه ی قدر تو را گردون گردان در پناه
سایه ی چتر تو را خورشید تابان در امان
هوش مصنوعی: مقام و ارزش تو را آسمان به دور خود می‌چرخاند و در سایه‌ی حمایت تو، خورشید نیز در امان خواهد بود.
سایه ی چتر تو کان خورشید رای روشن است
بر جهان تابنده وپاینده بادا جاودان
هوش مصنوعی: سایه‌ی چتر تو مانند نوری است که بر جهان می‌تابد و آن را روشن و پایدار می‌کند، باشد که همیشه جاودان بماند.