شمارهٔ ۳۱ - در مدح سلطان اویس
چمن از بلبل و گل، برگ و نوایی دارد
عالم از طلعت تو، نور و صفایی دارد
مجلس عیش بیارای که رضوان بهشت
دیدهها بر سر ره، گوش صلایی دارد
بر سراپرده گل پردهسرا شد بلبل
راستی گل به نوا، پردهسرایی دارد
ورق صورت نقاش فروشو که کنون
شاخ بر هر ورقی، چهره گشایی دارد
چون گل عارض گلبوی من از سنبل تو
باغ بر هر طرفی، غالیه سایی دارد
چنگ در دامن گلزار زدن چون سنبل
نتواند، مگر آن کس که نوایی دارد
گل تنگ مایه و کم عمر فتادست و چنار
وسعت دستگه و طول و بقایی دارد
سرو در دامن جو پای کشیدست دراز
راستی خرم و آراسته جایی دارد
هرچه در دایره مرکز خاک است کنون
تا به مدفون لحد، نشو و نمایی دارد
خاک زنگار برآورد و خوشازنگاری!
که از او آینه دیده جلایی دارد
ابر نوروز همه روزه چو من مینالد
هیچ شک نیست که او نیز هوایی دارد
سرو در خدمت شاه است، چو سلمان همه روز
دست برداشته آهنگ و دعایی دارد
راستی نیک شبیه است به خلق خوش شاه
گل به شرطی که قراری و وفایی دارد
آنکه خورشد فلک برفلک همت او
با وجود عظمت شکل سهایی دارد
وانکه با نسبت آوازه او در عالم
صیت شاهان جهان حکم صدایی دارد
میکند دعوی شاهی و گواهش عدل است
راستی دعوی او عدل گوایی دارد
ای کریمی که همه وقت ز خوان کرمت
معده آز شکمخوار بلای دارد!
صبح را تربیت رای تو پرورد به مهر
صبح از این است که پیوسته صفایی دارد
گوهر از حلقه به گوشان غلامان تو شد
سبب آن است که زیبی و بهایی دارد
پیش دست تو عرق میکند از شرم سحاب
آفرین باد بر آنکس که حیایی دارد!
چون محیط کرمت موج زند دریا را
نتوان گفت که فیضی و عطایی دارد
پیش قدر تو فلک چیست؟ که قدرت چو فلک
زده بر هر طرفی پردهسرایی دارد
بر هر آن بوم که شهباز تو روزی بگذشت
هر غرابیش کنون یمن هوایی دارد
زیرزین اشهب تازی تو را دید جهان
گفت جمشید به زین باد صبایی دارد
چرخ بر پای تو سر مینهد و گر ننهد
همتت را چه غم بیسر و پایی دارد
در بنان تو چو ثعبان سنان یافت زمان
گفت: موسی است که در دست عصایی دارد
خرگه جای تو بالای سماوات زدند
تا سما نیز بداند که سمایی دارد
کس نگشتی به قضا راضی اگر دانستی
که قضا غیر رضای تو رضایی دارد
گرد میمون سمند تو غباری عجب است
که از او دیده اقبال جلایی دارد
یزک صبح شبانگاه به مشرق برسد
گو چو رایت به مثل راهنمایی دارد
بجز از خنجر کلک تو ندارد امروز
گر ستم خوفی و انصاف رجایی دارد
تا جهان را متواتر شب و روزی باشد
تا شب و روز صباحی و مسایی دارد
باد فرخ شب و روز تو که ایام دوام
به بقای تو چو فرخنده لقایی دارد!
شمارهٔ ۳۰ - در مدح سلطان اویس: در درج عقیق لبت نقد جان نهادشمارهٔ ۳۲ - در مدح سلطان اویس: هدهدی حال صبا پیش سلیمان میبرد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چمن از بلبل و گل، برگ و نوایی دارد
عالم از طلعت تو، نور و صفایی دارد
هوش مصنوعی: چمن به خاطر بلبل و گلش زیبایی و صدای دلنوازی دارد. دنیا هم به واسطه چهرهٔ تو، روشنایی و زیبایی خاصی پیدا کرده است.
مجلس عیش بیارای که رضوان بهشت
دیدهها بر سر ره، گوش صلایی دارد
هوش مصنوعی: جشن و شادمانی را برپا کن، چرا که بهشتیان به تماشا آمدهاند و برای شنیدن شادیها آمادهاند.
بر سراپرده گل پردهسرا شد بلبل
راستی گل به نوا، پردهسرایی دارد
هوش مصنوعی: بلبل در باغ گل خوش آواز میخواند و به زیباییهای گلها اشاره میکند. او به آرامی در حال پردهبرداری از زیباییهای گلها است و میخواهد حقیقت زیبایی آنها را نشان دهد.
ورق صورت نقاش فروشو که کنون
شاخ بر هر ورقی، چهره گشایی دارد
هوش مصنوعی: تصویر نقاش را ببین که اکنون بر هر صفحهای، چهرهای زیبا و دلانگیز نمایان است.
چون گل عارض گلبوی من از سنبل تو
باغ بر هر طرفی، غالیه سایی دارد
هوش مصنوعی: چهره زیبا و دلنشین من مانند گل است و بوی خوشی که از سنبل تو در باغ میپیچد، در هر گوشهای حس میشود.
چنگ در دامن گلزار زدن چون سنبل
نتواند، مگر آن کس که نوایی دارد
هوش مصنوعی: کسی که در دامن گلزار با آرزو و شوق نمیتواند نغمهای سر دهد، همانند سنبل (گل نرگس) است که به تنهایی نمیتواند صدایی تولید کند. در واقع، فقط کسی میتواند از زیباییها و لذتها بهرهمند شود که در درون خود نغمهای دلنشین داشته باشد.
گل تنگ مایه و کم عمر فتادست و چنار
وسعت دستگه و طول و بقایی دارد
هوش مصنوعی: گل در گلدان زود خراب میشود و عمرش کوتاه است، اما درخت چنار با دستهای بزرگش میتواند سالها زندگی کند و درازمدت باقی بماند.
سرو در دامن جو پای کشیدست دراز
راستی خرم و آراسته جایی دارد
هوش مصنوعی: در دامن جو، سرو بلند و راست قامت به آرامی ایستاده و زیبایی و تندستی خود را نشان میدهد.
هرچه در دایره مرکز خاک است کنون
تا به مدفون لحد، نشو و نمایی دارد
هوش مصنوعی: تمام چیزهایی که در عالم مادی وجود دارند، در نهایت به خاک بازمیگردند و مرگ همهی آنها را در برخواهد گرفت.
خاک زنگار برآورد و خوشازنگاری!
که از او آینه دیده جلایی دارد
هوش مصنوعی: خاک گرد و غبار را کنار میزند و زیبایی را نشان میدهد، زیرا از آنجا است که آینه چشمهایمان درخشش و روشنی دارد.
ابر نوروز همه روزه چو من مینالد
هیچ شک نیست که او نیز هوایی دارد
هوش مصنوعی: ابر در روزهای نوروز دائم به من ناله میکند و این نشان میدهد که او هم حسوحالی دارد.
سرو در خدمت شاه است، چو سلمان همه روز
دست برداشته آهنگ و دعایی دارد
هوش مصنوعی: سرو به عنوان نماد زیبایی و بلندی، در کنار پادشاه ایستاده است. همانطور که سلمان همیشه با نیت خالص و دعا با خداوند در ارتباط بود، این سرو نیز هر روز به خدمتگذاری و احترامی مشغول است.
راستی نیک شبیه است به خلق خوش شاه
گل به شرطی که قراری و وفایی دارد
هوش مصنوعی: راستی و صداقت به زیبایی خلق و خوی یک گل شبیه است، به شرط آنکه در کنار آن، قرار و وفایی نیز وجود داشته باشد.
آنکه خورشد فلک برفلک همت او
با وجود عظمت شکل سهایی دارد
هوش مصنوعی: کسی که با وجود عظمت و زیبایی ظاهری خود، همچنان همت و ارادهای بزرگ دارد، همانند خورشید در آسمان میدرخشد.
وانکه با نسبت آوازه او در عالم
صیت شاهان جهان حکم صدایی دارد
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر رابطهاش در جهان مشهور است، مانند صدای پادشاهان قدرت و تاثیر دارد.
میکند دعوی شاهی و گواهش عدل است
راستی دعوی او عدل گوایی دارد
هوش مصنوعی: او مدعی است که پادشاهی میکند و دلیلش هم عدالت است. در واقع، ادعای او بر پایهٔ صداقت و عدالت استوار است.
ای کریمی که همه وقت ز خوان کرمت
معده آز شکمخوار بلای دارد!
هوش مصنوعی: ای خداوند بخشنده، تو همواره سفرهات را برای ما گستردهای و ما هر بار که از آن میخوریم، برکاتی داریم؛ اما این نعمتها باعث شده که گاهی دچار مشکلات و بلایایی نیز شویم.
صبح را تربیت رای تو پرورد به مهر
صبح از این است که پیوسته صفایی دارد
هوش مصنوعی: صبح به خاطر محبت و تربیت تو همیشه زیبا و روشن است.
گوهر از حلقه به گوشان غلامان تو شد
سبب آن است که زیبی و بهایی دارد
هوش مصنوعی: گوهرهایی که در حلقه گوش غلامان تو قرار دارد، نشاندهنده ارزش و زیبایی آنهاست.
پیش دست تو عرق میکند از شرم سحاب
آفرین باد بر آنکس که حیایی دارد!
هوش مصنوعی: ابرها به خاطر شرم از تو عرق میریزند و این نشاندهندهی حیایی است که در کسی وجود دارد. بسیار شایسته است که به او درود فرستاد.
چون محیط کرمت موج زند دریا را
نتوان گفت که فیضی و عطایی دارد
هوش مصنوعی: وقتی کرامت تو مانند موجی به دریا میزند، نمیتوان گفت که دریا دارای لطف و بخشش خاصی است.
پیش قدر تو فلک چیست؟ که قدرت چو فلک
زده بر هر طرفی پردهسرایی دارد
هوش مصنوعی: قدر و ارادت تو در نظر من از وجود آسمان و ستارهها بسیار بالاتر است، زیرا تو قدرتی داری که در هر طرف که بخواهی، میتوانی بر همه چیز تسلط پیدا کنی و هر جا که بخواهی، میتوانی قدرت خود را به نمایش بگذاری.
بر هر آن بوم که شهباز تو روزی بگذشت
هر غرابیش کنون یمن هوایی دارد
هوش مصنوعی: هرجایی که پرندهای چون شهباز روزی پرواز کرده باشد، اکنون آنجا بهشتی شده و جایی مناسب برای زندگی مرغابیها است.
زیرزین اشهب تازی تو را دید جهان
گفت جمشید به زین باد صبایی دارد
هوش مصنوعی: زیر زین اسب تند و چابک تو، جهانی را دید که میگفت جمشید بر روی زین خود بادی خوش و تازه دارد.
چرخ بر پای تو سر مینهد و گر ننهد
همتت را چه غم بیسر و پایی دارد
هوش مصنوعی: دربارهی این جمله میتوان گفت: اگر دنیا بر دوش تو فشار بیاورد یا نیاورد، نگران نباش؛ تو با ارادهات میتوانی از پس آن برآیی و نیازی به تکیه بر دیگران نداری.
در بنان تو چو ثعبان سنان یافت زمان
گفت: موسی است که در دست عصایی دارد
هوش مصنوعی: زمانی که تو در خط نوشتههای خود مانند ثعبان (مار) قدرتی به نمایش میگذاری، احساس میکنم که موسی با عصای خود در دستش حضور دارد.
خرگه جای تو بالای سماوات زدند
تا سما نیز بداند که سمایی دارد
هوش مصنوعی: محل تو را در آسمانها قرار دادهاند تا خود آسمان هم بداند که برای تو چه ارزش و جایگاهی وجود دارد.
کس نگشتی به قضا راضی اگر دانستی
که قضا غیر رضای تو رضایی دارد
هوش مصنوعی: هیچ کس به حکم تقدیر راضی نمیشود اگر بداند که قضا و تقدیر، رضایت دیگری غیر از رضایت او نیز دارد.
گرد میمون سمند تو غباری عجب است
که از او دیده اقبال جلایی دارد
هوش مصنوعی: غبار گرد سمند تو بسیار شگفتانگیز است، زیرا از آن غبار، چشمهی روشنی و اقبال به وجود آمده است.
یزک صبح شبانگاه به مشرق برسد
گو چو رایت به مثل راهنمایی دارد
هوش مصنوعی: هر صبح پیش از غروب، نور خورشید به سمت شرق میتابد، همانطور که علم و آگاهی، انسان را در مسیر درست هدایت میکند.
بجز از خنجر کلک تو ندارد امروز
گر ستم خوفی و انصاف رجایی دارد
هوش مصنوعی: جز خنجر زیبای تو، امروز هیچ چیز دیگری وجود ندارد. اگر ظلمی باشد، ترسی وجود ندارد و اگر انصاف باشد، امیدی هست.
تا جهان را متواتر شب و روزی باشد
تا شب و روز صباحی و مسایی دارد
هوش مصنوعی: تا زمانی که در دنیا شب و روز وجود دارد، هر شب و روزی صبح و شام خاص خود را خواهد داشت.
باد فرخ شب و روز تو که ایام دوام
به بقای تو چو فرخنده لقایی دارد!
هوش مصنوعی: باد خوشی شب و روز تو، ای کسی که روزهایت پایدار است، چون دیدار خوشی دارد!

سلمان ساوجی