گنجور

شمارهٔ ۳۰

بی جذبه ی دوستان ز جا نتوان رفت
هر راه که نیست رهنما، نتوان رفت
فریاد مؤذن بشنو تا دانی
ناخوانده به خانه ی خدا نتوان رفت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بی جذبه ی دوستان ز جا نتوان رفت
هر راه که نیست رهنما، نتوان رفت
هوش مصنوعی: بدون محبت و همراهی دوستان، نمی‌توان از جایی حرکت کرد. هر مسیری که راهنمایی نداشته باشد، قابل پیمودن نیست.
فریاد مؤذن بشنو تا دانی
ناخوانده به خانه ی خدا نتوان رفت
هوش مصنوعی: ندای مؤذن را گوش کن تا بفهمی که بدون دانستن و آمادگی، نمی‌توان به خانه‌ی خدا رفت.