شمارهٔ ۳۳
در مجلس وصل یار ای دل
تا کی گویی ره سخن نیست
چون کار کسی به حرف افتاد
راه سخنی به از دهن نیست
شمارهٔ ۳۲: چو سرنوشت کسی گشت در جهان کاریشمارهٔ ۳۴ - هجو شخصی که به ضیافت رفته بود: ای گلبن باغ حسن، آخر
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در مجلس وصل یار ای دل
تا کی گویی ره سخن نیست
هوش مصنوعی: در محفل وصال یار، ای دل، تا کی میخواهی بگویی که حرفی برای گفتن نیست؟
چون کار کسی به حرف افتاد
راه سخنی به از دهن نیست
هوش مصنوعی: زمانی که کار کسی به حرف و سخن گفتن کشیده میشود، بهتر است که از دهان ما چیزی نرود.