گنجور

شمارهٔ ۱۹ - باز فرستادن خربزه

کام بخشا! ز تو شد خربزه ای لطف مرا
همچو حوران بهشتی خوش و پاکیزه سرشت
داده دهقان عوض آب به او شربت قند
«هرکسی آن درود عاقبت کار که کشت»
چون تو شیرینی هر حرف نکو می دانی
«مدعی گر نکند فهم سخن، گو سر و خشت»
بود چون لایق بزم تو، مناسب دیدم
کز بهشت آمده را باز فرستم به بهشت

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.