شمارهٔ ۱۷ - هجو ملا وفا
منزل اهل سخن، ملا وفا کز شرم او
لفظ را معنی به روی خویش برقع میکند
گاه بر ریش سخن از دخل گردد شیشه بند
گاه در... غزل، انگشت مصرع میکند
همچو عنبر کز تصرف معده ناخوش سازدش
میبرد اشعار مردم را و ضایع میکند
ملزم از دیوان ارباب معانی کی شود
آن که صد مطلع به یک ابرام مقطع میکند
شمارهٔ ۱۶ - در آزار دمل خود: آه ازین دمل که شد از سینهٔ من آشکارشمارهٔ ۱۸ - در هجو: ای آن که عیبجویی من پیشه کردهای
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.