شمارهٔ ۱۶ - در آزار دمل خود
آه ازین دمل که شد از سینهٔ من آشکار
خون چو پیکان میچکد از غنچهٔ پستان مرا
هردم شیری که از پستان مادر خوردهام
قطرهقطره میکشد ایام از پستان مرا
دشمنی چون عشق دارم در قفای خود، ازان
سر برون کرده از روی سپر پیکان مرا
شمارهٔ ۱۵ - گرفتن طلب خود از خواجه ی ممسک: شکر کز خواجه گرفتم طلب خویش سلیمشمارهٔ ۱۷ - هجو ملا وفا: منزل اهل سخن، ملا وفا کز شرم او
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آه ازین دمل که شد از سینهٔ من آشکار
خون چو پیکان میچکد از غنچهٔ پستان مرا
هوش مصنوعی: این درد عمیق در سینهام نمایان شده و مانند خونی که از یک زخم میریزد، از قلبم خارج میشود.
هردم شیری که از پستان مادر خوردهام
قطرهقطره میکشد ایام از پستان مرا
هوش مصنوعی: هر زمانی که از مادر شیر میخوردم، حس میکنم که زمان به تدریج از وجود من جاری میشود.
دشمنی چون عشق دارم در قفای خود، ازان
سر برون کرده از روی سپر پیکان مرا
هوش مصنوعی: من در پشت سر خود دشمنی دارم که به اندازه عشق عمیق است، و او با تیر خود از زیر سپرم نمایان شده است.