شمارهٔ ۹۷
یاد ایامی که حسن اندیشهٔ ناموس داشت
شمع را شرم از پر پروانه در فانوس داشت
باده تنها کی توان خوردن، که بیهمصحبتان
خضر بر لب آب و در زیر زبان افسوس داشت
دوش مشغول خیالت بود در محفل دلم
خلوتی در انجمن چون صورت فانوس داشت
حاصل دنیا نبود آن سان که ما میخواستیم
طفل، چشم بیضهٔ رنگینی از طاووس داشت
دوش میبالید از خاک درش بر خود سلیم
تکیه پنداری مگر بر مسند کاوس داشت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یاد ایامی که حسن اندیشهٔ ناموس داشت
شمع را شرم از پر پروانه در فانوس داشت
هوش مصنوعی: به یاد روزهایی میافتیم که حسن و اخلاق نیکویی دربارهٔ شرافت و آبرو وجود داشت. در آن زمان، شمع با وجودی که نور میافشاند، از نزدیک بودن پروانه به خود شرمسار بود.
باده تنها کی توان خوردن، که بیهمصحبتان
خضر بر لب آب و در زیر زبان افسوس داشت
هوش مصنوعی: نمیتوان باده را به تنهایی نوشید، زیرا حتی خضر نیز در کنار آب و در دلش حسرتی را احساس میکرد.
دوش مشغول خیالت بود در محفل دلم
خلوتی در انجمن چون صورت فانوس داشت
هوش مصنوعی: دیشب در جمع دوستان، ذهنم به خیال تو مشغول بود و این خیال مثل روشنایی یک فانوس در درونم تاریکیها را روشن میکرد.
حاصل دنیا نبود آن سان که ما میخواستیم
طفل، چشم بیضهٔ رنگینی از طاووس داشت
هوش مصنوعی: ما در زندگی آنچه را که میخواستیم به دست نیاوردیم؛ مانند بچهای که فقط یک گوشه زیبا و رنگین از طاووس را دیده است.
دوش میبالید از خاک درش بر خود سلیم
تکیه پنداری مگر بر مسند کاوس داشت
هوش مصنوعی: دیشب گل به زیبایی از زمین سر برآورده بود و سلیم (شخصیتی با فضیلت و دوستداشتنی) گویی بر صندلی پادشاهان تکیه زده بود.
حاشیه ها
1400/12/18 19:03
بنده hashemimasoud۶۸@yahoo.com
این غزل در دیوان سلیم به تصحیح محمد قهرمان، غزل شماره ۱۰۰ بوده و از بیت ۶ وارد غزل ۱۰۱ میشه، که اینجا با هم ادغام شدهاند
1400/12/20 11:03
همیرضا
با سپاس از جنابعالی بابت تذکر این مشکل، غزل از بیت ۶ شکسته شد و به شعر بعد منتقل شد (تعداد غزلیات یکی اضافه شد).

سلیم تهرانی