گنجور

شمارهٔ ۸۷

سخن ماست سربسر مرغوب
گرچه پیچیده است چون مکتوب
چشم از جلوه های قامت دوست
همچو دریا پر است از آشوب
خاک از بس که رفتم از دل، شد
پنجه ام ریشه ریشه چون جاروب
دوستی نیست رحم بر کاهل
آتش مرده زنده گشت به چوب
خصم، بدگوی شد سلیم چنان
که به تهدید هم نگوید خوب

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سخن ماست سربسر مرغوب
گرچه پیچیده است چون مکتوب
هوش مصنوعی: گفته‌های ما ارزشمند و با کیفیت است، هرچند که ممکن است در بیان آن کمی پیچیدگی وجود داشته باشد.
چشم از جلوه های قامت دوست
همچو دریا پر است از آشوب
هوش مصنوعی: چشم من از زیبایی‌های چهره دوست به قدر دریا پر از شور و هیجان است.
خاک از بس که رفتم از دل، شد
پنجه ام ریشه ریشه چون جاروب
هوش مصنوعی: از بس که از دل خود دور شدم، دستانم به اندازه‌ی ریشه‌های درختان در خاک فرو رفته و مانند جارویی شده است که همه چیز را جمع‌آوری می‌کند.
دوستی نیست رحم بر کاهل
آتش مرده زنده گشت به چوب
هوش مصنوعی: دوستی برای فرد تنبل و بی‌عمل رحم نمی‌کند. مانند این است که آتش مرده‌ای دوباره با چوب روشن شود.
خصم، بدگوی شد سلیم چنان
که به تهدید هم نگوید خوب
هوش مصنوعی: دشمن به قدری بدگویی کرده که حتی تهدیدش هم نتوانسته چیزی را خوب نشان دهد.