شمارهٔ ۸۵۱
مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ زن
من بر آتش می زنم خود را، تو بر آهنگ زن
نسبتی با مشرب پروانه گر داری بس است
گر نباشد آتشی، بر آب آتش رنگ زن
بلبلان با هم نمی دانند غیر از دوستی
گل تمام عمر گو ناخن برای جنگ زن
شکوه ی احباب را پوشیده نتوان داشتن
گر به دستت شیشه گردد راستی، بر سنگ زن
زین گلستان برگ سبزی خود به کف ناید سلیم
همچو اوراق چمن، آیینه را بر سنگ زن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ زن
من بر آتش می زنم خود را، تو بر آهنگ زن
هوش مصنوعی: اگر نوازنده از دست تو برآید، با ناخنی به تارها ضربه بزن. من خود را در آتش میزنم، تو به نغمه سرایی ادامه بده.
نسبتی با مشرب پروانه گر داری بس است
گر نباشد آتشی، بر آب آتش رنگ زن
هوش مصنوعی: اگر با روح و احساسات پروانه رابطهای داشته باشی، همین کافیست؛ حتی اگر آتش نباشد، میتوانی آب را به رنگ آتش درآوری.
بلبلان با هم نمی دانند غیر از دوستی
گل تمام عمر گو ناخن برای جنگ زن
هوش مصنوعی: پرندگان عاشق فقط به دوستی با گلها میاندیشند و در طول زندگی خود به جز این، چیزی نمیدانند. پس بهتر است که برای مبارزه، خنجر را تیز کنند.
شکوه ی احباب را پوشیده نتوان داشتن
گر به دستت شیشه گردد راستی، بر سنگ زن
هوش مصنوعی: شکایت یا گلایهی دوستان را نمیتوان پنهان کرد. اگر راست بگویی و صداقت داشته باشی، با وجود لطافت و شکنندگیات، باید محکم و قوی از خود دفاع کنی.
زین گلستان برگ سبزی خود به کف ناید سلیم
همچو اوراق چمن، آیینه را بر سنگ زن
هوش مصنوعی: از این گلستان، تنها برگ سبزی به دست نخواهد آمد. سلیم، مانند برگهای چمن است؛ بنابراین، آیینه را بر سنگ بزن.