گنجور

شمارهٔ ۸۵۰

تا به کی بر من شکست آید چو مینا از زمین
می گریزم بر فلک همچون مسیحا از زمین
دارد از جای دگر سررشته در کف ریشه ام
آب و رنگم نیست چون گل های دیبا از زمین
در گلستانی که چون گل ما درو پرورده ایم
همچو نیلوفر برآید آسمان ها از زمین
آن که در قید خود است از راز عشق آگاه نیست
آسمان را می کند دایم تماشا از زمین
ما به این دون همتی چون با مسیحا دم زنیم؟
او سخن از آسمان می گوید و ما از زمین
گر نداری می، به گلشن رو که آنجا چون روی
ساغر می می شود چون لاله پیدا از زمین
چون نشینم از پی آسودگی، کز شوق او
همچو افلاکم رسیده هفت اعضا بر زمین
از غبار غم خلاصی نیست هرجا می رویم
گرد باشد بیشتر در روی دریا از زمین
گفتگویی سر کنیم از عالم دیگر سلیم
تا به کی گوید کسی از آسمان یا از زمین

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا به کی بر من شکست آید چو مینا از زمین
می گریزم بر فلک همچون مسیحا از زمین
هوش مصنوعی: تا کی باید در غم و شکست زندگی کنم؟ مثل مینا که از زمین برمی‌خیزد، من نیز می‌خواهم به آسمان بروم، همان‌طور که مسیحا از زمین بلند می‌شود.
دارد از جای دگر سررشته در کف ریشه ام
آب و رنگم نیست چون گل های دیبا از زمین
هوش مصنوعی: من از جایی دیگر تأثیر گرفته‌ام و ریشه‌ام به رنگ و شکل گل‌های زیبا نیست که از زمین بروید.
در گلستانی که چون گل ما درو پرورده ایم
همچو نیلوفر برآید آسمان ها از زمین
هوش مصنوعی: در باغی که ما همچون گل آن را پرورش داده‌ایم، آسمان‌ها از زمین به زیبایی نیلوفر می‌روید.
آن که در قید خود است از راز عشق آگاه نیست
آسمان را می کند دایم تماشا از زمین
هوش مصنوعی: کسی که درگیر مشکلات و مسائل خود است، نمی‌تواند به عمق عشق پی ببرد. او تنها به تماشای آسمان از روی زمین مشغول است و از حقیقت‌های بزرگ دور مانده است.
ما به این دون همتی چون با مسیحا دم زنیم؟
او سخن از آسمان می گوید و ما از زمین
هوش مصنوعی: ما چگونه می‌توانیم با این سطح پایین از توانایی، با کسی مثل مسیحا ارتباط برقرار کنیم؟ او از مسائل آسمانی و معنوی صحبت می‌کند، در حالی که ما تنها به امور عادی و دنیوی می‌پردازیم.
گر نداری می، به گلشن رو که آنجا چون روی
ساغر می می شود چون لاله پیدا از زمین
هوش مصنوعی: اگر نوشیدنی نداری، به باغ برو؛ زیرا در آنجا وقتی به زمین نگاه کنی، لاله‌ها مانند شیشه‌های می درخشند و جلوه می‌کنند.
چون نشینم از پی آسودگی، کز شوق او
همچو افلاکم رسیده هفت اعضا بر زمین
هوش مصنوعی: وقتی که به دنبال آرامش می‌نشینم، از شوق او به قدری سرخوشم که مانند ستاره‌ها به زمین افتاده‌ام.
از غبار غم خلاصی نیست هرجا می رویم
گرد باشد بیشتر در روی دریا از زمین
هوش مصنوعی: هر جا که برویم، نمی‌توانیم از غم و اندوه رهایی یابیم، زیرا غبار غم همیشه با ماست و حتی در بهترین مکان‌ها مثل دریا هم این غم بیشتر نمایان می‌شود.
گفتگویی سر کنیم از عالم دیگر سلیم
تا به کی گوید کسی از آسمان یا از زمین
هوش مصنوعی: بیایید درباره دنیای دیگری صحبت کنیم، تا کی باید کسی از آسمان یا زمین سخن بگوید؟