شمارهٔ ۸۴
درین کشور چه میپرسی غرور حسن سرکش را
که با شمشیر چوبین می کشند اطفال آتش را
ز گلشن می رسم چون خسته ای کز جنگ برگردد
که گلبن بر دلم از تیر خالی کرده ترکش را
درین گلشن من آن نخل کهن پرورده ی خشکم
که گل گل بشکفد، پیشش بری چون نام آتش را
نباشد جای مو در کف، ولی گر خط او بیند
سلیمان جای در کف می دهد آن موی دلکش را
نگه را غمزه بیرون از صف مژگان نمی آرد
به هر صیدی نیندازند تیر روی ترکش را
سلیم افلاک و انجم را ندیدم نشئه فیضی
ز کیفیت نصیبی نیست این جام منقش را
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
درین کشور چه میپرسی غرور حسن سرکش را
که با شمشیر چوبین می کشند اطفال آتش را
هوش مصنوعی: در این دیار، برای چه از خودخواهی زیباییهای سرکش سوال میکنی، وقتی که کودکان را با شمشیر چوبی در آتش میزنند؟
ز گلشن می رسم چون خسته ای کز جنگ برگردد
که گلبن بر دلم از تیر خالی کرده ترکش را
هوش مصنوعی: من از باغی به سراغ دلم میآیم که مانند کسی خسته و شتابان به خانه برمیگردد، چرا که قلبم از عشق و درد، مانند تیرکی خالی شده است.
درین گلشن من آن نخل کهن پرورده ی خشکم
که گل گل بشکفد، پیشش بری چون نام آتش را
هوش مصنوعی: در این باغ، من همان درخت نخل قدیمی و خشک هستم که منتظر شکوفایی گلها هستم. وقتی نام آتش را به میان میآورم، باید از سرزنش و قضاوت دوری کرد.
نباشد جای مو در کف، ولی گر خط او بیند
سلیمان جای در کف می دهد آن موی دلکش را
هوش مصنوعی: اگرچه در دست جایی برای مو نیست، اما اگر سلیمان خط آن را ببیند، حتماً برای آن موی زیبا جایی در دستش مییابد.
نگه را غمزه بیرون از صف مژگان نمی آرد
به هر صیدی نیندازند تیر روی ترکش را
هوش مصنوعی: نگاه معشوق با ناز و حرکاتش، هیچگاه نمیتواند در صف چشمان دیگران قرار گیرد. تیراندازان هرگز تیر خود را به سمت هر صیدی پرتاب نمیکنند.
سلیم افلاک و انجم را ندیدم نشئه فیضی
ز کیفیت نصیبی نیست این جام منقش را
هوش مصنوعی: من در آسمان و ستارهها هیچگاه حالتی از نعمت و فیض را ندیدم که نشان دهندهای از زیبایی و کیفیت باشد، زیرا من از این جام تزئین شده بهرهای ندارم.