شمارهٔ ۸۲۳
گه ز شوق او در آتش، گاه در خون میرویم
خضر کو تا بنگرد این راه را چون میرویم
همچو توبه با صلاحیت به مجلس آمدیم
لیک رسواتر ز بوی می به بیرون میرویم
هرکجا باشد، چو ما دیوانگان را جای نیست
شهر اگر از ما به تنگ آمد، به هامون میرویم
نیست شوری هرکجا شوریدهای در رقص نیست
در چمن، گاهی به ذوق بید مجنون میرویم
جمله عالم را گرفت اعجاز نطق ما سلیم
بعد ازین همچون مسیحا سوی گردون میرویم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گه ز شوق او در آتش، گاه در خون میرویم
خضر کو تا بنگرد این راه را چون میرویم
هوش مصنوعی: گاهی از شوق دیدار او در آتش میسوزیم و گاهی در خون میغلتیم. ای خضر، کجایی تا این راه را که طی میکنیم، ببینی؟
همچو توبه با صلاحیت به مجلس آمدیم
لیک رسواتر ز بوی می به بیرون میرویم
هوش مصنوعی: ما با نیت پاک و درست به جمع آمدهایم، اما همچنان رسواتر از بوی شراب به بیرون میرویم.
هرکجا باشد، چو ما دیوانگان را جای نیست
شهر اگر از ما به تنگ آمد، به هامون میرویم
هوش مصنوعی: هر جا که برویم، جایی برای دیوانگان مثل ما نیست. اگر این شهر از ما خسته شود، به بیابان میرویم.
نیست شوری هرکجا شوریدهای در رقص نیست
در چمن، گاهی به ذوق بید مجنون میرویم
هوش مصنوعی: در هر جایی که شور و حالت خاصی وجود نداشته باشد، شوریدگی و رقص هم دیده نمیشود. گاهی وقتها، با حس و حال خاصی مانند عشق و دیوانگی، به سمت زیباییها و لطف طبیعت میرویم.
جمله عالم را گرفت اعجاز نطق ما سلیم
بعد ازین همچون مسیحا سوی گردون میرویم
هوش مصنوعی: تمامی دنیا تحت تأثیر قدرت کلام ما قرار گرفته است. از این پس مانند مسیح، به سوی آسمان میرویم.