شمارهٔ ۸۱۹
چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریبانم
ز رسوایی چو صحرا، سترپوشم نیست دامانم
به گوشی جا نمی یابم، نوای خارج آهنگم
به چشم هیچ کس خوش نیستم، خواب پریشانم
ندارم هیچ غمخواری، مگر در عشق و رسوایی
چو زخم آید فراهم خود به خود چاک گریبانم
ز مژگانم به هر جانب ز بس افشان خون دارد
بود چون کاغذ ابری، بیاض چشم گریانم
سلیم آیا چه خصمی خضر این وادی به من دارد
که سرگردان هندم کرد و روگردان ایرانم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریبانم
ز رسوایی چو صحرا، سترپوشم نیست دامانم
هوش مصنوعی: مثل گلی که از هر سو شکاف دارد، من نیز از رسواییام در حالتی هستم که همچون صحرا بیپناه و عریان هستم و نه پوششی بر عیبهایم دارم.
به گوشی جا نمی یابم، نوای خارج آهنگم
به چشم هیچ کس خوش نیستم، خواب پریشانم
هوش مصنوعی: من به هیچ وجه قابل درک نیستم، صدای من برای دیگران خوشایند نیست و خوابم آشفته است.
ندارم هیچ غمخواری، مگر در عشق و رسوایی
چو زخم آید فراهم خود به خود چاک گریبانم
هوش مصنوعی: من هیچکس را ندارم که به من دلسوزی کند، جز عشق و رسوایی. وقتی که دردی برایم پیش بیاید، ناخواسته دلم را میزنم و خودم را به زحمت میاندازم.
ز مژگانم به هر جانب ز بس افشان خون دارد
بود چون کاغذ ابری، بیاض چشم گریانم
هوش مصنوعی: از چشمانم به هر سو خون ریخته میشود، مثل کاغذی که در آن لکههای خون دیده میشود. چشمهای گریانم سفید و خالی شدهاند.
سلیم آیا چه خصمی خضر این وادی به من دارد
که سرگردان هندم کرد و روگردان ایرانم
هوش مصنوعی: سلیم، آیا خضر (راهنمای دینی) چرا با من دشمنی میکند که باعث شدهام در این سرزمین بلاتکلیف بمانم و از ایران دور شوم؟