گنجور

شمارهٔ ۸۱۷

گر امید رحمی از فریادرس می‌داشتم
لب نمی‌بستم ز افغان تا نفس می‌داشتم
شور فریادم بیابان را به تنگ آورده است
کاش آواز خوشی همچون جرس می‌داشتم
عاشقم، اندیشه‌ام از گردش افلاک نیست
می نمی‌خوردم اگر بیم از عسس می‌داشتم
گو منال طالع خود بی‌سبب مرغ اسیر
کاش من هم گوشه‌ای همچون قفس می‌داشتم
در بیابان طلب از رشک می‌مردم، اگر
جز دو دست خود کسی در پیش و پس می‌داشتم
نیست الفت با مغول، شکرلبان هند را
کاش بر سر چیره‌ای همچون مگس می‌داشتم
بی‌کس چون من نمی‌باشد، چه می‌کردم سلیم
در خراب هند اگر حاجت به کس می‌داشتم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر امید رحمی از فریادرس می‌داشتم
لب نمی‌بستم ز افغان تا نفس می‌داشتم
هوش مصنوعی: اگر به یاری و کمک کسی امید داشتم، هرگز سکوت نمی‌کردم و فریاد نمی‌زدم تا زمانی که زنده بودم.
شور فریادم بیابان را به تنگ آورده است
کاش آواز خوشی همچون جرس می‌داشتم
هوش مصنوعی: صدای سرمستم دل بیابان را به تنگ آورده است. ای کاش صدای خوشی مانند صدای جرس داشتم.
عاشقم، اندیشه‌ام از گردش افلاک نیست
می نمی‌خوردم اگر بیم از عسس می‌داشتم
هوش مصنوعی: من عاشق هستم و فکر و خیالم ناشی از گردش ستاره‌ها و آسمان نیست. اگر از نگهبانان ترسی نداشتم، هرگز شراب نمی‌نوشیدم.
گو منال طالع خود بی‌سبب مرغ اسیر
کاش من هم گوشه‌ای همچون قفس می‌داشتم
هوش مصنوعی: نمی‌توانم به سرنوشت خود بدون دلیل غصه بخورم، ای کاش من هم مثل پرنده‌ای که در قفس است، یک گوشه‌ای داشتم.
در بیابان طلب از رشک می‌مردم، اگر
جز دو دست خود کسی در پیش و پس می‌داشتم
هوش مصنوعی: اگر در دل بیابان به دنبال چیزی می‌رفتم و حسادت می‌کردم، حتماً می‌مردم، اگر غیر از دستان خودم کسی را در اطرافم داشتم.
نیست الفت با مغول، شکرلبان هند را
کاش بر سر چیره‌ای همچون مگس می‌داشتم
هوش مصنوعی: من و مگس هیچ علاقه‌ای به هم نداریم، اما ای کاش بر سرم مانند مگس برشیری که به شیرینی لب‌های هند معروف است، تسلط داشته باشم.
بی‌کس چون من نمی‌باشد، چه می‌کردم سلیم
در خراب هند اگر حاجت به کس می‌داشتم
هوش مصنوعی: هیچ‌کس به بی‌کسی من نمی‌رسد. اگر سلیم در این ویرانه‌ها نیاز به کمک یا همراهی داشت، چه کار می‌توانست بکند؟