شمارهٔ ۸۱۴
ما همچو گل به چاک گریبان نشستهایم
چون لاله در لباس شهیدان نشستهایم
هر یک به فکر طرّهای آشفتهخاطریم
جمعیم دوستان و پریشان نشستهایم
یاران و بوی گل همه در سِیْرِ گلشنند
ما همچو غنچه پای به دامان نشستهایم
جز نان خشک، قسمت ما نیست از جهان
گویی مگر به سفرهٔ دهقان نشستهایم
جنبیدن است باعث آزار ما سلیم
گویی چو تیر بر سر پیکان نشستهایم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما همچو گل به چاک گریبان نشستهایم
چون لاله در لباس شهیدان نشستهایم
هوش مصنوعی: ما مانند گل در چاک گریبانها نشستهایم، مانند لالههایی که در لباس شهدای از جانگذشته زیباتر از همیشه جاودانه شدهاند.
هر یک به فکر طرّهای آشفتهخاطریم
جمعیم دوستان و پریشان نشستهایم
هوش مصنوعی: هر کدام از ما در دل نگران یک مسأله خاص هستیم. گرچه دور هم جمع شدهایم و دوستانه نشستهایم، اما در واقع دلهره و نگرانیهای خود را در سر داریم.
یاران و بوی گل همه در سِیْرِ گلشنند
ما همچو غنچه پای به دامان نشستهایم
هوش مصنوعی: دوستان و عطر گل همه در حال گردش و لذتبردن از باغ هستند، اما ما مانند غنچهای هستیم که در دامان خود نشستهایم و از این زیباییها بیخبر ماندهایم.
جز نان خشک، قسمت ما نیست از جهان
گویی مگر به سفرهٔ دهقان نشستهایم
هوش مصنوعی: به جز نان خشک، چیزی نصیب ما نمیشود از این دنیا. انگار که ما فقط در کنار سفره یک کشاورز نشستهایم.
جنبیدن است باعث آزار ما سلیم
گویی چو تیر بر سر پیکان نشستهایم
هوش مصنوعی: جنبش و حرکت ما را آزار میدهد، مثل این است که بر سر ما تیر نشسته باشد و هر لحظه ممکن است آسیب ببینیم.

سلیم تهرانی