شمارهٔ ۸۱۳
منم که با می و مطرب همیشه در جنگم
چو شمع می دهد از حال من خبر، رنگم
ز باغ، خنده ی گل کبک را به کوه جهاند
مرا چو غنچه ندانم چه شد که دلتنگم
به فیض بخشی ره بین، که می کشد از دور
به چشم سرمه، سیاهی میل فرسنگم
به یک پیاله رخم لاله گون شود، گویی
به دست ساقی بزم است چون حنا، رنگم
چو عندلیب حقیرم مبین سلیم که من
اگرچه مرغ ضعیفم، ولی خوش آهنگم
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
منم که با می و مطرب همیشه در جنگم
چو شمع می دهد از حال من خبر، رنگم
هوش مصنوعی: من همیشه با می و موسیقی در تضاد هستم. وقتی که شمع از حال من باخبر میشود، رنگ من نیز تغییر میکند.
ز باغ، خنده ی گل کبک را به کوه جهاند
مرا چو غنچه ندانم چه شد که دلتنگم
هوش مصنوعی: از باغ، صدای شاداب گل و آواز کبک به کوه میرسد و من در این بین، مانند غنچهای نمیدانم چرا دلتنگ و ناراحتم.
به فیض بخشی ره بین، که می کشد از دور
به چشم سرمه، سیاهی میل فرسنگم
هوش مصنوعی: به شخصی که راه را به درستی میشناسد، خوشامد بگویید، زیرا او میتواند از دور به شما کمک کند و به شما نشان دهد که چطور از موانع و مشکلات عبور کنید. این ارتباط و راهنمایی او میتواند دیدن واقعیتها و حقیقتها را آسانتر کند، حتی اگر فاصلهای زیاد بین شما وجود داشته باشد.
به یک پیاله رخم لاله گون شود، گویی
به دست ساقی بزم است چون حنا، رنگم
هوش مصنوعی: به یک لیوان شراب، رنگ صورتم مانند گل لاله میشود، مثل اینکه ساقی در مهمانی به من حنا زده است.
چو عندلیب حقیرم مبین سلیم که من
اگرچه مرغ ضعیفم، ولی خوش آهنگم
هوش مصنوعی: من مانند یک پرنده کوچک هستم و نگران نباش که ضعیف به نظر می رسم؛ چرا که اگرچه جسمم ناتوان است، ولی صدای شیرینی دارم.