شمارهٔ ۸۰۵
خوش آن روزی که بر آن طرههای مشکبو پیچم
دو عالم را دهم از دست و بر یک موی او پیچم
خم می را بگویید ای حریفان رحم خوش چیزی ست
برای ساغری تا چند دست هر سبو پیچم؟
برای آن که فصل گل درین باغم به یاد آرند
به هر انگشت شاخی، رشتهای همچون کدو پیچم
نمیخواهم که چون منصور، ممنون کسی باشم
به دست خود کمند زلف او را بر گلو پیچم
سلیم از دست فرصت رفت در سامان وصل او
نمازم شد قضا، تا کی در آداب وضو پیچم؟
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوش آن روزی که بر آن طرههای مشکبو پیچم
دو عالم را دهم از دست و بر یک موی او پیچم
هوش مصنوعی: روز خوشی است که بتوانم با موهای خوشبو و مشکیاش، همه چیز را رها کنم و فقط یک تار موی او را در دست بگیرم.
خم می را بگویید ای حریفان رحم خوش چیزی ست
برای ساغری تا چند دست هر سبو پیچم؟
هوش مصنوعی: به دوستانم بگویید که شراب خوشگوار است و بسیار لذتبخش، اما تا کی میتوانم از آن بنوشم و در دنیای پرپیچ و خم زندگی غرق شوم؟
برای آن که فصل گل درین باغم به یاد آرند
به هر انگشت شاخی، رشتهای همچون کدو پیچم
هوش مصنوعی: برای اینکه یاد فصل گل را در این باغ زنده نگه دارم، به هر انگشت یک شاخ میزنم و رشتهای شبیه کدو دور آن میپیچم.
نمیخواهم که چون منصور، ممنون کسی باشم
به دست خود کمند زلف او را بر گلو پیچم
هوش مصنوعی: نمیخواهم به مانند منصور، به کسی وابسته و ممنون باشم، بلکه دوست دارم به اختیار خودم، آن زلفهای او را به دور گردن خود بپیچم.
سلیم از دست فرصت رفت در سامان وصل او
نمازم شد قضا، تا کی در آداب وضو پیچم؟
هوش مصنوعی: فرصت برای رسیدن به او از دستم رفته و درخواست من به دعا تبدیل شده است. تا کی باید در آمادهسازی خودم برای دعا و ارتباط با او دچار پیچیدگی شوم؟