شمارهٔ ۸۰۱
در قفس از هر نسیمی عیش گلشن میکنم
چشم یعقوبم، چراغ از باد روشن میکنم
تنگ میآید به چشم من فضای روزگار
بر جهان گویی نگاه از چشم سوزن میکنم
رفته از آشفتگی فکر لباس از خاطرم
اشک در چشمم چو آید، یاد دامن میکنم
بیستون را برگرفتن آن قدرها کار نیست
کوهکن زین کار اگر عاجز شود، من میکنم
از محبت دوست کردم دشمن خود را، که من
سنگ را از چرب نرمی موم روغن میکنم
گوهر و لعلی که شاهان زیب افسر کردهاند
گر بود در دست من، سنگ فلاخن میکنم
داغ عشق خوبرویانم، حذر از من سلیم
میگریزد راحت از جایی که مسکن میکنم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در قفس از هر نسیمی عیش گلشن میکنم
چشم یعقوبم، چراغ از باد روشن میکنم
هوش مصنوعی: در زندان هم با هر نسیم، لذت زندگی را تجربه میکنم. مانند یعقوب، با یاد و امید، روشنی را از باد میگیرم.
تنگ میآید به چشم من فضای روزگار
بر جهان گویی نگاه از چشم سوزن میکنم
هوش مصنوعی: چشم من از فضای روزگار به تنگ آمده است، انگار که به دنیا از ته یک سوزن نگاه میکنم.
رفته از آشفتگی فکر لباس از خاطرم
اشک در چشمم چو آید، یاد دامن میکنم
هوش مصنوعی: از شدت فکر و آشفتگی، دیگر نمیتوانم به یاد لباسهایم بیفتم. وقتی اشک در چشمانم میآید، آن لحظه است که به یاد دامنم میافتم.
بیستون را برگرفتن آن قدرها کار نیست
کوهکن زین کار اگر عاجز شود، من میکنم
هوش مصنوعی: بالا بردن و جابهجا کردن صخرههای بیستون کار چندان سختی نیست. اگر کسی که در کوهنوردی تخصص دارد، از این کار ناتوان شود، من خودم میتوانم این کار را انجام دهم.
از محبت دوست کردم دشمن خود را، که من
سنگ را از چرب نرمی موم روغن میکنم
هوش مصنوعی: از عشق و محبت به دوستان، حتی دشمن خود را هم دوست میدارم، چون من میتوانم با نرمی و لطافت، چیز سختی مانند سنگ را به حالت مطلوبی درآورم.
گوهر و لعلی که شاهان زیب افسر کردهاند
گر بود در دست من، سنگ فلاخن میکنم
هوش مصنوعی: اگر جواهر و لعلهایی که پادشاهان به عنوان زیور به کار میبرند، در دست من بود، من آنها را به سنگ فلاخن تبدیل میکردم.
داغ عشق خوبرویانم، حذر از من سلیم
میگریزد راحت از جایی که مسکن میکنم
هوش مصنوعی: درد عشق زیبایانی که دوستشان دارم، مرا از دیگران دور میکند و مثل اینکه از مکانی که زندگی میکنم، راحت میگریزد.