گنجور

شمارهٔ ۶۸۸

مگذر ز می، ز باطن اهل صفا بترس
فصل بهار توبه مکن، از خدا بترس!
ایام در شکستن دل ها بهانه جوست
داری چو گل به کف، ز خزان حنا بترس
در کار سعد و نحس غلط کرده روزگار
از جغد نیست تفرقه ای، از هما بترس
تا کی کنی شکایت او پیش مردمان
ای دیده آخر از نمک توتیا بترس
خوش غافلی ز آفت دور فلک سلیم
ای دانه چشم باز کن از آسیا بترس

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مگذر ز می، ز باطن اهل صفا بترس
فصل بهار توبه مکن، از خدا بترس!
هوش مصنوعی: از شراب بگذر و به درون پاکان توجه کن. در فصل بهار توبه نکن، از خدا بترس!
ایام در شکستن دل ها بهانه جوست
داری چو گل به کف، ز خزان حنا بترس
هوش مصنوعی: روزها برای شکست قلب‌ها بهانه‌هایی می‌جویند؛ باید مراقب باشی، مثل گلی که در دست داری، از خزانی که رنگ حنا به خود گرفته بترس.
در کار سعد و نحس غلط کرده روزگار
از جغد نیست تفرقه ای، از هما بترس
هوش مصنوعی: زندگی به دلیل دقت در تقدیر و سرنوشت، گاهی ما را به اشتباه می‌اندازد. در واقع، این اختلافات و غم‌ها به علت نوعی بدی و شگفتی در خود زندگی است و نه به دلیل تلاش‌های ما. باید از خوشی‌های زیاد هم نترسید، زیرا ممکن است به بی‌احتیاطی و مشکل منجر شود.
تا کی کنی شکایت او پیش مردمان
ای دیده آخر از نمک توتیا بترس
هوش مصنوعی: تا کی می‌خواهی از او شکایت کنی پیش مردم؟ ای چشم! مواظب باش که از نمک توتیا یعنی غفلت و بی‌تفاوتی آسیب نبینی.
خوش غافلی ز آفت دور فلک سلیم
ای دانه چشم باز کن از آسیا بترس
هوش مصنوعی: مراقب باش که به راحتی از خطرات زندگی غافل نشوی. ای دانه، چشمانت را باز کن و از مشکلات زندگی که مانند آسیاب می‌تازند، بترس.