گنجور

شمارهٔ ۶۸۳

همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک انداز
خویش را غنچه کن و در بغل چاک انداز
باده از خون دل خویش درین باغ بنوش
چون خزان تفرقه در سلسله ی تاک انداز
خاتم جم به در میکده جوید هر کس
همچو خورشید تو هم پنجه درین خاک انداز
صوفیان چمن از شوق به وجد آمده اند
کمتر از ابر نه ای، خرقه بر افلاک انداز
ای غزال حرم آسایش اگر می خواهی
خویش را زود در آن حلقه ی فتراک انداز
مستی و منع نکرده ست کسی مستان را
دست در گردن سرو چمن ای تاک انداز
آسمان گفته به صیاد که از بی رحمی
ماهی از آب برون آور و بر خاک انداز
دل به دریا فکن ای خواجه و از باده فروش
بستان آتش و در خانه ی امساک انداز
دانه دهقان چو فشاند به زمین، می گوید
هرچه از خاک به دست آمده در خاک انداز
به هوس دامن خود را مکن آلوده سلیم
همچو آیینه به خوبان، نظر پاک انداز

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک انداز
خویش را غنچه کن و در بغل چاک انداز
هوش مصنوعی: مانند گلی، احساسات و دل خود را در میان زباله‌ها و دشواری‌ها بپوشان. خود را مانند یک غنچه درآور و در دل مشکلات پنهان کن.
باده از خون دل خویش درین باغ بنوش
چون خزان تفرقه در سلسله ی تاک انداز
هوش مصنوعی: در این باغ، از درد و رنج خود بنوش مانند اینکه پاییز، برگ‌های تاک‌ها را بر زمین می‌ریزد.
خاتم جم به در میکده جوید هر کس
همچو خورشید تو هم پنجه درین خاک انداز
هوش مصنوعی: هر کسی مانند خورشید، که درخشانی و عظمتش توجه را به خود جلب می‌کند، به دنبال جواهرات و بالاترین ارزش‌هاست. تو نیز باید مانند او در این دنیا، تأثیرگذار و برجسته باشی.
صوفیان چمن از شوق به وجد آمده اند
کمتر از ابر نه ای، خرقه بر افلاک انداز
هوش مصنوعی: صوفیان به خاطر شوق و سرور در چمن مشغول رقص و شور و نشاط شده‌اند. تو کمتر از ابرهای آسمانی نیستی، پس خرقت را به سوی افلاک پرتاب کن.
ای غزال حرم آسایش اگر می خواهی
خویش را زود در آن حلقه ی فتراک انداز
هوش مصنوعی: ای غزال حرم، اگر آرامش می‌خواهی، باید سریعاً خود را در آن دایره‌ی بندگی قرار دهی.
مستی و منع نکرده ست کسی مستان را
دست در گردن سرو چمن ای تاک انداز
هوش مصنوعی: هیچ‌کس مستان را از مستی باز نداشته است، ای تاک، دست مستان را در گردن سرو چمن بیانداز.
آسمان گفته به صیاد که از بی رحمی
ماهی از آب برون آور و بر خاک انداز
هوش مصنوعی: آسمان به صیاد گفته که به خاطر بی‌رحمی، ماهی را از آب بیرون بیاورد و روی زمین بیندازد.
دل به دریا فکن ای خواجه و از باده فروش
بستان آتش و در خانه ی امساک انداز
هوش مصنوعی: با جسارت و شجاعت عمل کن و از فروشنده‌ی باده، آتشی بگیر و آن را در خانه‌ات نگه‌دار.
دانه دهقان چو فشاند به زمین، می گوید
هرچه از خاک به دست آمده در خاک انداز
هوش مصنوعی: کشاورز وقتی دانه‌ای را در زمین می‌کارد، به زمین می‌گوید هر چیزی که از خاک به دست می‌آید، دوباره به خاک بازگردانده شود.
به هوس دامن خود را مکن آلوده سلیم
همچو آیینه به خوبان، نظر پاک انداز
هوش مصنوعی: به دنبال هوس نباش و خودت را آلوده نکن. همچون آینه‌ای که به زیبایی‌ها نگاه می‌کند، با نگاهی پاک و بی‌آلایش به خوبان بنگر.