گنجور

شمارهٔ ۶۸۱

چنین کز من بود نخل سخن سبز
چه سان طوطی شود در پیش من سبز
ز وصف خط نوخیز تو گردد
زبان چون مغز پسته در دهن سبز
به سوی باغ رو، کز شرم قدت
نگردد سرو دیگر در چمن سبز
خبر کردم ز خطت، گوش می دار
که خواهد گشت روزی این سخن سبز
سلیم از گریه در راه محبت
عصا چون خضر شد در دست من سبز

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چنین کز من بود نخل سخن سبز
چه سان طوطی شود در پیش من سبز
هوش مصنوعی: وقتی که من به سخنان دلنشین خود نظاره می‌کنم، چگونه می‌تواند طوطیِ زیبا و گویا در کنار من به همین رنگ و حال باشد؟
ز وصف خط نوخیز تو گردد
زبان چون مغز پسته در دهن سبز
هوش مصنوعی: زبان به خاطر وصف زیبا و جدید تو مانند مغز پسته در دهان سبز می‌شود.
به سوی باغ رو، کز شرم قدت
نگردد سرو دیگر در چمن سبز
هوش مصنوعی: به سمت باغ برو، چرا که زیبایی تو باعث می‌شود که هیچ درخت سروی در چمن سبز نتواند به قامت تو نگاه کند.
خبر کردم ز خطت، گوش می دار
که خواهد گشت روزی این سخن سبز
هوش مصنوعی: شاید روزی خبرهایی از تو به گوش دیگران برسد، پس آماده باش که این سخن به واقعیت خواهد پیوست.
سلیم از گریه در راه محبت
عصا چون خضر شد در دست من سبز
هوش مصنوعی: سلیم با اشک‌هایی که به خاطر عشق ریخته، مانند خضر که عصای سبز در دست دارد، به من قدرت و انرژی بخشیده است.