گنجور

شمارهٔ ۶۵۵

دلم آن پر عتاب می طلبد
ترک مستی کباب می طلبد
ساده لوح آنکه در ولایت حسن
گرمی از آفتاب می طلبد
آب خواهد ز تشنه در دریا
آنکه از ما شراب می طلبد
بخت در گریه خواهدم دایم
هرچه شور است، آب می طلبد
دل ضرورش مگر شده ست سلیم؟
که به این اضطراب می طلبد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلم آن پر عتاب می طلبد
ترک مستی کباب می طلبد
هوش مصنوعی: دل من دنبال کسی است که با محبت و خشم توامان باشد، و از حال مستی و بی‌خیالی خارج شده، به دنبال چیزی جدی‌تر و ماندگارتر است.
ساده لوح آنکه در ولایت حسن
گرمی از آفتاب می طلبد
هوش مصنوعی: کسی که در سرزمین حسن زندگی می‌کند و انتظار دارد که از آفتاب گرما بگیرد، فردی ساده‌لوح است.
آب خواهد ز تشنه در دریا
آنکه از ما شراب می طلبد
هوش مصنوعی: کسی که از ما شراب می‌خواهد، مثل تشنه‌ای است که به دریا می‌رود تا آرامش یابد.
بخت در گریه خواهدم دایم
هرچه شور است، آب می طلبد
هوش مصنوعی: بخت من همیشه در حال گریه است و هرچه شور و هیجان در زندگی‌ام وجود دارد، نیاز به آرامش و آرامش‌بخشی دارد.
دل ضرورش مگر شده ست سلیم؟
که به این اضطراب می طلبد
هوش مصنوعی: دل آیا از چیزی آرامش یافته است که به این شدت در اضطراب به دنبال آن می‌گردد؟