گنجور

شمارهٔ ۶۵۱

در آزار دلم طفلی که از گردون سبق دارد
ز شرم کشتنم شمشیرش از جوهر عرق دارد
ز بس افروخت از تاب می گلرنگ، پنداری
ز عکس چهره ی او صبح آیینه شفق دارد
دم سرد ترا زاهد در اینجا نیست تأثیری
که جام از گرمی هنگامه ی مستان عرق دارد
حریفان را بگویید این همه دفتر، چه در کار است
که آیینه سکندرنامه را بر یک ورق دارد
چو غنچه نقد خود را در گره بستن نمی داند
به رنگ گل، دل ما هرچه دارد در طبق دارد
سلیم از خدمت من نیست غافل، دوست می‌داند
که در پرودن بت برهمن بسیار حق دارد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در آزار دلم طفلی که از گردون سبق دارد
ز شرم کشتنم شمشیرش از جوهر عرق دارد
هوش مصنوعی: دلم به یک موجود بی‌گناه و لطیف مانند کودک می‌ماند که به خاطر شرم و حیا، نمی‌تواند آزار ببیند. این موجود، نیرنگی را مانند شمشیر در خود دارد که به دلیل احساسی عمیق، از عرق و عذاب من ناشی می‌شود.
ز بس افروخت از تاب می گلرنگ، پنداری
ز عکس چهره ی او صبح آیینه شفق دارد
هوش مصنوعی: به خاطر روشنایی و درخشش دل‌انگیز گل، گویی که از تصویر چهره‌اش صبحگاهی که در آینه می‌تابد، وجود دارد.
دم سرد ترا زاهد در اینجا نیست تأثیری
که جام از گرمی هنگامه ی مستان عرق دارد
هوش مصنوعی: این زاهد در اینجا تأثیری از حالت سرد و بی‌عاری‌اش ندارد، زیرا شوق و هیجان میگساران، تأثیر بیشتری از حضور جام شراب دارد.
حریفان را بگویید این همه دفتر، چه در کار است
که آیینه سکندرنامه را بر یک ورق دارد
هوش مصنوعی: به حریفان بگویید این همه نوشته‌ها چه فایده‌ای دارد وقتی که داستان سکندر فقط بر یک ورق نوشته شده است.
چو غنچه نقد خود را در گره بستن نمی داند
به رنگ گل، دل ما هرچه دارد در طبق دارد
هوش مصنوعی: اگر غنچه نتواند نقد خود را در گره بستن به رنگ گل نشان دهد، دل ما هر آنچه که دارد، به شکل آماده و مرتب در طبق قرار داده است.
سلیم از خدمت من نیست غافل، دوست می‌داند
که در پرودن بت برهمن بسیار حق دارد
هوش مصنوعی: سلیم هیچ وقت از خدمت من غافل نیست و دوست هم می‌داند که در موضوع پرستش بت هندی، حق زیادی دارد.