شمارهٔ ۶۴۲
چو در غمخانهٔ ما آید آن دلبر نمیماند
اگر ماند شبی ماند، شب دیگر نمیماند
هوای گلخن از گلشن موافقتر بود ما را
که آتش زنده جز در زیر خاکستر نمیماند
جهان کی میگذارد رونقی در کار ما باشد
صدف چون بسته گردد، آب در گوهر نمیماند
چو گل هر عضوم از شوق تو پرواز دگر دارد
پر و بالی که من دارم، به بال و پر نمیماند
ز تاج قیصر و خاقان خبر تا چند میپرسی
سلیم آنجا که سر بر باد رفت افسر نمیماند
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو در غمخانهٔ ما آید آن دلبر نمیماند
اگر ماند شبی ماند، شب دیگر نمیماند
هوش مصنوعی: زمانی که آن معشوق وارد خانه غم ما میشود، نمیتواند بماند. اگر هم یک شب بماند، شب بعد نمیماند.
هوای گلخن از گلشن موافقتر بود ما را
که آتش زنده جز در زیر خاکستر نمیماند
هوش مصنوعی: هوا و فضای دلانگیز گودال برای ما بهتر از باغ و گلستان است، زیرا آتش زنده فقط در زیر خاکستر باقی میماند.
جهان کی میگذارد رونقی در کار ما باشد
صدف چون بسته گردد، آب در گوهر نمیماند
هوش مصنوعی: جهان هرگز اجازه نمیدهد که ما در کار خود رونق و پیشرفت داشته باشیم. وقتی صدف بسته میشود، دیگر آب نمیتواند درون آن بماند و به مروارید تبدیل شود.
چو گل هر عضوم از شوق تو پرواز دگر دارد
پر و بالی که من دارم، به بال و پر نمیماند
هوش مصنوعی: هر عضوی از من مانند گلی است که از شوق تو پرواز میکند؛ بال و پر من به این شوق نمیرسد.
ز تاج قیصر و خاقان خبر تا چند میپرسی
سلیم آنجا که سر بر باد رفت افسر نمیماند
هوش مصنوعی: چقدر میپرسی از تاج و تخت قیصر و خاقان؟ در جایی که سر بر باد میرود، دیگر اثری از افسر و مقام نخواهد ماند.