گنجور

شمارهٔ ۶۳۷

به بی‌پروایی ما غافلان، تقدیر می‌خندد
چو شیری کز کمین بر شوخی نخجیر می‌خندد
جوانان ناتوانی‌های پیران را چه می‌دانند
کمان دارد ز سستی پیچ و تاب و تیر می‌خندد
تبسم چون کند آغاز، جان بخشد جهانی را
ز تمکین گرچه همچون صبح محشر دیر می‌خندد
زمانه کین مظلومان ز ظالم می‌کشد آخر
به پیش اهل معنی، زخم بر شمشیر می‌خندد
سلیما آنچنان بر فرش راحت تکیه‌ای دارد
که بر دیبای بستر، غنچهٔ تصویر می‌خندد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به بی‌پروایی ما غافلان، تقدیر می‌خندد
چو شیری کز کمین بر شوخی نخجیر می‌خندد
هوش مصنوعی: تقدیر به بی‌احتیاطی ما که غافلیم می‌خندد، مانند شیر که از کمین نشسته و بر شوخی شکار خنده می‌زند.
جوانان ناتوانی‌های پیران را چه می‌دانند
کمان دارد ز سستی پیچ و تاب و تیر می‌خندد
هوش مصنوعی: جوانان از ناتوانی‌ها و مشکلات پیری آگاه نیستند، مانند اینکه کمان به خاطر سستی‌اش خم شده و تیر از آن می‌خندد.
تبسم چون کند آغاز، جان بخشد جهانی را
ز تمکین گرچه همچون صبح محشر دیر می‌خندد
هوش مصنوعی: وقتی تبسم شروع می‌شود، زندگی را به همه‌جا می‌بخشد و هرچند که ممکن است دیرتر از بامداد قیامت بخندد، اما اثر آن هنوز هم محسوس است.
زمانه کین مظلومان ز ظالم می‌کشد آخر
به پیش اهل معنی، زخم بر شمشیر می‌خندد
هوش مصنوعی: زمان، به ظلمی که بر مظلومان می‌رود، می‌خندد و در برابر کسانی که به معنای واقعی آگاه هستند، زخم‌ها را بر شمشیر به تمسخر می‌گیرد.
سلیما آنچنان بر فرش راحت تکیه‌ای دارد
که بر دیبای بستر، غنچهٔ تصویر می‌خندد
هوش مصنوعی: سلیما به قدری با آرامش و راحتی بر روی فرش نشسته است که گل‌های زیبای تصویر بر بستر دیبا به او تبریک می‌گویند.