شمارهٔ ۶۲۴
قدم هرکس به راه او نهد منزل نمیخواهد
به این بحر آنکه گردد آشنا، ساحل نمیخواهد
ازان چون مرغ بسمل میتپم در خاک و خون دایم
که بعد از مرگ هم آسودهام قاتل نمیخواهد
قبول خاطر ای همدم به دست کس نمیباشد
ترا بسیار من میخواهم، اما دل نمیخواهد
بنازم اهل همت را که احسان کریم ما
دو عالم را به منت میدهد، سایل نمیخواهد
حرم از پیش راه عاشقان گو یک طرف بنشین
که چون ریگ روان این کاروان منزل نمیخواهد
به تنهایی مرا همصحبتان ای کاش بگذارند
چراغ لاله را صحراست خوش، محفل نمیخواهد
جهان سامان خود را عیبپوش ناقصان دارد
که پای خویش را طاووس جز در گِل نمیخواهد
سلیم از ناله خود را هر نفس آرم به یاد او
ز خود مرغ قفس صیاد را غافل نمیخواهد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قدم هرکس به راه او نهد منزل نمیخواهد
به این بحر آنکه گردد آشنا، ساحل نمیخواهد
هوش مصنوعی: هر کس که در مسیر خود قدم بگذارد، نیازی به مقصد و منزل ندارد. در این دریا، کسی که با آن آشنا شود، دیگر به ساحل و امنگاه نیاز ندارد.
ازان چون مرغ بسمل میتپم در خاک و خون دایم
که بعد از مرگ هم آسودهام قاتل نمیخواهد
هوش مصنوعی: من به شدت در حال نزار و رنج هستم، مثل پرندهای که به تله افتاده، در خاک و خون غوطهورم. اما میدانم که بعد از مرگم دیگر به آرامش میرسم و نیازی به نگرانی از طرف قاتل ندارم.
قبول خاطر ای همدم به دست کس نمیباشد
ترا بسیار من میخواهم، اما دل نمیخواهد
هوش مصنوعی: دوست عزیز، رضایت و خوشنودی تو فقط به دست دیگری نیست. من خیلی تو را میخواهم، اما دل و احساس خودم نمیپذیرد.
بنازم اهل همت را که احسان کریم ما
دو عالم را به منت میدهد، سایل نمیخواهد
هوش مصنوعی: شگفتا از انسانهای با اراده که بخشش بزرگوارانه ما به دو جهان را بدون درخواست و توقع از دیگران انجام میدهد.
حرم از پیش راه عاشقان گو یک طرف بنشین
که چون ریگ روان این کاروان منزل نمیخواهد
هوش مصنوعی: عشق و علاقهی واقعی نیازی به محدودیت و ماندن در یک جا ندارد. عاشقان همچون رودهایی روان هستند که نمیتوانند در یک مکان توقف کنند و باید به سفر ادامه دهند. بنابراین، بهتر است از میانهی راه کنار بروی تا آنها بتوانند به راهشان ادامه دهند.
به تنهایی مرا همصحبتان ای کاش بگذارند
چراغ لاله را صحراست خوش، محفل نمیخواهد
هوش مصنوعی: ای کاش اجازه بدهند که تنها باشم و هم صحبتهایم را کنار بگذارند. وجود چراغ لاله در این بیابان برای من کافی است و به جمع و محفل نیازی ندارم.
جهان سامان خود را عیبپوش ناقصان دارد
که پای خویش را طاووس جز در گِل نمیخواهد
هوش مصنوعی: جهان به گونهای طراحی شده که نقصهای خود را با زیباییهایی میپوشاند، مانند اینکه طاووس تنها در شرایط مناسب و روی زمین گلی پا میگذارد و از آن دوری میکند.
سلیم از ناله خود را هر نفس آرم به یاد او
ز خود مرغ قفس صیاد را غافل نمیخواهد
هوش مصنوعی: سلیم با هر نالهای که میزند، یاد او را در دلش زنده میکند و از خود دور نمیشود. او مانند پرندهای در قفس است که نمیخواهد صیاد را فراموش کند.