گنجور

شمارهٔ ۶۲۲

به یاد زلفت از هر سینه بوی مشک می‌آید
ز خاک کشتهٔ دیرینه بوی مشک می‌آید
خیال زلف او را در دلم هرگه گذار افتد
چو گل از زخم‌های سینه بوی مشک می‌آید
به جوش آرد ز بس شوق می گلرنگ خونم را
ز خاکم هر شب آدینه بوی مشک می‌آید
حذر از فتنهٔ خوبان این گلشن، که سوسن را
ز خنجر همچو اهل کینه بوی مشک می‌آید
سلیم آهی کشیدم بر خیال زلف او آنجا
هنوز از خانهٔ آیینه بوی مشک می‌آید

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به یاد زلفت از هر سینه بوی مشک می‌آید
ز خاک کشتهٔ دیرینه بوی مشک می‌آید
هوش مصنوعی: به خاطر یاد آرایش موهای تو، از هر قلبی بوی خوش مشک به مشام می‌رسد. حتی از خاک کسانی که مدت‌ها پیش جان باخته‌اند، این بوی خوش حس می‌شود.
خیال زلف او را در دلم هرگه گذار افتد
چو گل از زخم‌های سینه بوی مشک می‌آید
هوش مصنوعی: هر بار که به یاد زلف او می‌افتم، مثل بویی که از زخم‌های سینه گل بیرون می‌آید، درونم پر از عطر مشک می‌شود.
به جوش آرد ز بس شوق می گلرنگ خونم را
ز خاکم هر شب آدینه بوی مشک می‌آید
هوش مصنوعی: به خاطر شوق و هیجان بسیار، احساسات من به شدت بیدار می‌شود و هر شب جمعه، بوی خوش مشک از خاکم به مشام می‌رسد.
حذر از فتنهٔ خوبان این گلشن، که سوسن را
ز خنجر همچو اهل کینه بوی مشک می‌آید
هوش مصنوعی: باید از ترفندها و نیرنگ‌های افرادی که ظاهری خوب و زیبا دارند احتیاط کرد. زیرا حتی در زیبایی‌ها ممکن است خطر و کینه‌ای نهفته باشد؛ درست مانند سوسن که از خنجر بوی خوش مشک و عطر متساعد می‌کند.
سلیم آهی کشیدم بر خیال زلف او آنجا
هنوز از خانهٔ آیینه بوی مشک می‌آید
هوش مصنوعی: با یادآوری معشوق و زیبایی‌های او، احساس اندوهی در دل دارم، و در آن مکان هنوز هم از عطر خوش مشک که در خانهٔ آیینه پخش شده، نشانه‌هایی وجود دارد.