گنجور

شمارهٔ ۶۱۸

هم‌نشین از گریهٔ من کاشکی دامان کشد
خویش را بر گوشه‌ای چون موج ازین طوفان کشد
از سموم آه، این ویرانه از بس گرم شد
اشک خود را از دلم در سایهٔ مژگان کشد
سر اگر بر من گران باشد، ز سر وا می‌کنم
درد دندان هرکه نتواند کشد، دندان کشد
کی ز حسن سبز در ایران توان شد کامیاب
هرکه را طاووس باید، رنج هِندُستان کشد
مشکل است از هم جدایی هم‌نشینان را سلیم
ز استخوان من به آن ترکش مگر پیکان کشد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هم‌نشین از گریهٔ من کاشکی دامان کشد
خویش را بر گوشه‌ای چون موج ازین طوفان کشد
هوش مصنوعی: کاش آن یار هم‌نشین برای تسلی من، لباسش را بر گوشه‌ای بیندازد و از این هیاهوی گریه و اندوه دور شود، همچون موجی که از طوفان فاصله می‌گیرد.
از سموم آه، این ویرانه از بس گرم شد
اشک خود را از دلم در سایهٔ مژگان کشد
هوش مصنوعی: از شدت دل‌تنگی و درد، این ویرانه به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و اشک‌های من از دل‌تنگی در زیر سایهٔ مژگانم جاری می‌شود.
سر اگر بر من گران باشد، ز سر وا می‌کنم
درد دندان هرکه نتواند کشد، دندان کشد
هوش مصنوعی: اگر بار سنگینی بر سرم باشد، از آن رها می‌شوم. هر کسی که نتواند تحمل درد دندان را داشته باشد، باید به دندان‌پزشک مراجعه کند.
کی ز حسن سبز در ایران توان شد کامیاب
هرکه را طاووس باید، رنج هِندُستان کشد
هوش مصنوعی: در ایران، کسی که بخواهد به زیبایی‌های سبز دست یابد، باید سختی‌ها و مشقات را تحمل کند. هر کسی که طاووس می‌خواهد، باید زحمت‌های هند را بکشد.
مشکل است از هم جدایی هم‌نشینان را سلیم
ز استخوان من به آن ترکش مگر پیکان کشد
هوش مصنوعی: جدایی از دوستان هم‌نشین سخت و دشوار است، مگر اینکه آن تیر ترکش، سلیم را از وجود من جدا کند.

حاشیه ها

1400/09/19 20:12
جهن یزداد

این بسیار زیباست
سر اگر بر  من گران باشد ز سر وا میکنم
درد  دندن هر که نتواند کشد دندان کشد