شمارهٔ ۵۵
فلک نبود به مستی حریف نالهٔ ما
چو لاله ریخت از آن سرمه در پیالهٔ ما
به جز چراغ نداریم مجلسافروزی
به غیر شیشه کسی نیست هم پیالهٔ ما
ز بخت ما مددی غیر ازین نمیآید
که از سیاهی او رم کند غزالهٔ ما
نمیتوان به دل گرم ما به سر بردن
چو سایه داغ گریزان بود ز لالهٔ ما
شود سلیم همه صرف شاهد و مطرب
اگر جهان زر گل را کند حوالهٔ ما
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فلک نبود به مستی حریف نالهٔ ما
چو لاله ریخت از آن سرمه در پیالهٔ ما
هوش مصنوعی: در آسمان هیچ چیز و هیچ کس حریف صدای نالهٔ ما نیست؛ مانند لالهای که از سرمه در ظرف ما جاری شده است.
به جز چراغ نداریم مجلسافروزی
به غیر شیشه کسی نیست هم پیالهٔ ما
هوش مصنوعی: ما در این جمع فقط یک چراغ داریم که روشناییبخش است و غیر از شیشهٔ این چراغ، کسی نیست که همنوش را با ما شریک باشد.
ز بخت ما مددی غیر ازین نمیآید
که از سیاهی او رم کند غزالهٔ ما
هوش مصنوعی: از شانس ما، کمکی بهتر از این نمیرسد که غزالی ما را از ظلمت او دور کند.
نمیتوان به دل گرم ما به سر بردن
چو سایه داغ گریزان بود ز لالهٔ ما
هوش مصنوعی: نمیتوانی با دل گرم ما، مانند سایهای داغ، در کنار ما بمانی؛ چون لاله ما همیشه در حال فرار است.
شود سلیم همه صرف شاهد و مطرب
اگر جهان زر گل را کند حوالهٔ ما
هوش مصنوعی: اگر تمام دنیا به ما طلا و گل بدهد، میتوانیم همه چیز را تحت تأثیر محبت و شادی قرار دهیم و قلبهای مردم را پاک و سلیم کنیم.