شمارهٔ ۵۴۶
از فروغ چهره، گلخن را چو گلشن میکند
از نگاه گرم، شمع کشته روشن میکند
گر به دامانم غباری نیست از خاک رهش
این همه گرمی چرا اشکم به دامن میکند
حسن او از گریهٔ من دارد این رونق، که آب
در چراغ لاله و گل، کار روغن میکند
از خزان گل غافل افتادهست، چون ابر بهار
من بر او میگریم و او خنده بر من میکند
شیشهام از بس که با سنگ است سرگرم نیاز
سجده پنداری به پیش بت برهمن میکند
نیست جز آهستگی با تیزمغزان چارهای
رشتهٔ هموار، جا در چشم سوزن میکند
دشمن خود را نمیخواهیم سرگردان سلیم
شیشهٔ ما گریه بر سنگ فلاخن میکند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از فروغ چهره، گلخن را چو گلشن میکند
از نگاه گرم، شمع کشته روشن میکند
هوش مصنوعی: چشم و چهرهی زیبا میتواند فضای دلگیر و سرد را به جایی شاداب و گلگون تبدیل کند و نگاه گرم و پرعاطفه باعث میشود که حتی شمعی که خاموش شده، دوباره روشن شود.
گر به دامانم غباری نیست از خاک رهش
این همه گرمی چرا اشکم به دامن میکند
هوش مصنوعی: اگر در آغوشم غباری از خاک مسیر او نیست، پس چرا این قدر احساس گرما و عاطفه میکنم که اشکم به دامن میچکد؟
حسن او از گریهٔ من دارد این رونق، که آب
در چراغ لاله و گل، کار روغن میکند
هوش مصنوعی: زیبایی او به خاطر اشکهای من است، مانند آب که در چراغ گل و لاله بهجای روغن عمل میکند و باعث درخشندگی آنها میشود.
از خزان گل غافل افتادهست، چون ابر بهار
من بر او میگریم و او خنده بر من میکند
هوش مصنوعی: باغ با پاییز روبهرو شده و زیباییهایش در حال نابودی است. من مانند ابر بهاری بر این وضعیت محزونم و اشک میریزم، اما او به بیتوجهی و با خنده به من نگاه میکند.
شیشهام از بس که با سنگ است سرگرم نیاز
سجده پنداری به پیش بت برهمن میکند
هوش مصنوعی: من به قدری با مشکلات و سختیها درگیر هستم که مثل شیشهای شکننده هستم. به همین دلیل، در پی چیزی هستم که مرا آرامش دهد، گویی در حال سجده به بت و معبودی هستم که به آن نیاز دارم.
نیست جز آهستگی با تیزمغزان چارهای
رشتهٔ هموار، جا در چشم سوزن میکند
هوش مصنوعی: تنها راهی که برای همراهی با افراد باهوش و تیزهوش وجود دارد، آرامی و آرام حرکت کردن است. در چنین وضعی هر چیزی حتی میتواند در کمترین جا، مانند چشم سوزن، جا بگیرد.
دشمن خود را نمیخواهیم سرگردان سلیم
شیشهٔ ما گریه بر سنگ فلاخن میکند
هوش مصنوعی: ما نمیخواهیم دشمنانمان در سردرگمی باشند؛ شیشهی ما که محکم است، ناامیدی را به شکل گریه بر سنگی نشان میدهد.

سلیم تهرانی