شمارهٔ ۵۴۴
ز مرگم گر غبار غم که در دل بود، برخیزد
چو شمع کشته از لوح مزارم دود برخیزد
ز شوق او پس از مردن به خاک آرام می گیرم
که رهرو چون ز رنج ره دمی آسود، برخیزد
به گلخن با همه دیوانگی، آیم به تمکینی
که خاکستر به تعظیمم ز جا چون دود برخیزد
رسد چون چشم زخمی از جهان، غمگین نباید شد
ز افتادن چه غم، گر کس تواند زود برخیزد
اگر از شعلهٔ جوعش تمام شهر درگیرد
ز یک خانه عجب کز بیم صوفی دود برخیزد
سلیم افتاده کار من به مغروری که در محفل
ز خواب ناز با آواز چنگ و عود برخیزد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز مرگم گر غبار غم که در دل بود، برخیزد
چو شمع کشته از لوح مزارم دود برخیزد
هوش مصنوعی: اگر غم و اندوهی که در دل دارم، بعد از مرگم از بین برود، مانند شعله شمعی که خاموش میشود و دودی از روی سنگ قبرم برمیخیزد.
ز شوق او پس از مردن به خاک آرام می گیرم
که رهرو چون ز رنج ره دمی آسود، برخیزد
هوش مصنوعی: به خاطر عشق او بعد از مرگ در خاک آرام میگیرم، زیرا همچنان که مسافر پس از تحمل سختیها و رنجها مدتی استراحت میکند، دوباره برمیخیزد.
به گلخن با همه دیوانگی، آیم به تمکینی
که خاکستر به تعظیمم ز جا چون دود برخیزد
هوش مصنوعی: با وجود تمام دیوانگیام، به گونهای با وقار به گلخن میروم که خاکسترها به احترام من از جایشان برخیزند، مانند دود.
رسد چون چشم زخمی از جهان، غمگین نباید شد
ز افتادن چه غم، گر کس تواند زود برخیزد
هوش مصنوعی: وقتی که از دنیا آسیب و درد میرسد، نباید ناراحت شد چون در افتادن و شکست، غمی وجود ندارد. اگر کسی بخواهد، میتواند به زودی دوباره بلند شود و ادامه دهد.
اگر از شعلهٔ جوعش تمام شهر درگیرد
ز یک خانه عجب کز بیم صوفی دود برخیزد
هوش مصنوعی: اگر یک نفر به خاطر گرسنگی دچار مشکل شود و شعلههای آن تمام شهر را در برگیرد، عجیب است که از یک خانه که متعلق به یک صوفی است، دود بلند شود.
سلیم افتاده کار من به مغروری که در محفل
ز خواب ناز با آواز چنگ و عود برخیزد
هوش مصنوعی: من به کسی دل باختم که در میان جمع، با آوای دلنشین ساز و موسیقی، خواب ناز را رها کرده و بیدار میشود.

سلیم تهرانی