گنجور

شمارهٔ ۵۳۴

دگر عشق بر جان غم پرورم زد
چو پروانه آتش به بال و پرم زد
جهان تیره گردید، گویا ز غفلت
صبا پشت پایی به خاکسترم زد
چو گل گشت دستارم آشفته بر سر
ز بس بی رخ او جنون بر سرم زد
من آن بلبل عاجز ناتوانم
که سوسن درین باغ با خنجرم زد
دل و دین و هوش مرا کرد پامال
سلیم آن سواری که بر لشکرم زد

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دگر عشق بر جان غم پرورم زد
چو پروانه آتش به بال و پرم زد
هوش مصنوعی: عشق جدیدی به جانم چنگ انداخت و مانند پروانه‌ای که به آتش نزدیک می‌شود، به من آسیب رساند.
جهان تیره گردید، گویا ز غفلت
صبا پشت پایی به خاکسترم زد
هوش مصنوعی: جهان به شدت تاریک و ناامید شده است، به گونه‌ای که انگار وزش نسیم (صبا) به خاطر نادانی و بی‌توجهی‌ام، من را به زمین کوبیده و خاکستر شده‌ام.
چو گل گشت دستارم آشفته بر سر
ز بس بی رخ او جنون بر سرم زد
هوش مصنوعی: وقتی که به یاد او هستم، حالتی شبیه به گل به سرم می‌زند و به خاطر دوری از چهره‌اش، دچار دیوانگی می‌شوم.
من آن بلبل عاجز ناتوانم
که سوسن درین باغ با خنجرم زد
هوش مصنوعی: من آن بلبل ناتوان هستم که در این باغ، سوسن با خنجر به من حمله کرده است.
دل و دین و هوش مرا کرد پامال
سلیم آن سواری که بر لشکرم زد
هوش مصنوعی: دل و ایمان و عقل مرا تحت تاثیر قرار داد سوار کار در راهی که به لشکر من حمله کرد.