شمارهٔ ۵۲۹
کردهام در گوشهٔ ایران قناعت کار خود
بس بود هندوستانم سایهٔ دیوار خود
همچو بال مرغ بسمل مضطرب گردد، اگر
افکند موم دلم مطرب به موسیقار خود
شوق مستی در درون خُم مرا جا داده است
هرکه را بینی، فلاطونی بود در کار خود
گر نسیمی عزم رفتن میکند، من همرهم
زین گلستان بستهام همچون شکوفه، بار خود
این غزل در هند و مطلع را در ایران گفتهام
منفعل دارد سلیم ایامم از گفتار خود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کردهام در گوشهٔ ایران قناعت کار خود
بس بود هندوستانم سایهٔ دیوار خود
هوش مصنوعی: در گوشهای از ایران زندگی میکنم و به کم و کاست خود راضی هستم، هندوستان برای من تنها سایهای از دیوار خانهام محسوب میشود.
همچو بال مرغ بسمل مضطرب گردد، اگر
افکند موم دلم مطرب به موسیقار خود
هوش مصنوعی: دل من مانند بال مرغی که به دام افتاده، نگران و بیقرار میشود، اگر ساز دلم را به آهنگساز خود بسپارم.
شوق مستی در درون خُم مرا جا داده است
هرکه را بینی، فلاطونی بود در کار خود
هوش مصنوعی: عشق و اشتیاق به شوق نوشیدن درون من را پر کرده و هر کسی را که ببینی، شبیه به فیلسوفی است که در اندیشه و کار خود غرق شده است.
گر نسیمی عزم رفتن میکند، من همرهم
زین گلستان بستهام همچون شکوفه، بار خود
هوش مصنوعی: اگر نسیمی قصد رفتن داشته باشد، من هم همراهم و از این گلستان همچون شکوفه، بار خود را برداشتهام.
این غزل در هند و مطلع را در ایران گفتهام
منفعل دارد سلیم ایامم از گفتار خود
هوش مصنوعی: من در هند این غزل را سرودهام و مطلع آن را در ایران گفتهام. حالا احساس میکنم که روزها به خاطر حرفهای خودم تحت تأثیر قرار گرفتهام.

سلیم تهرانی