شمارهٔ ۵۲۴
غبار خط نوخیزت ز سوی مشک میآید
نسیم کوچهٔ زلفت ز روی مشک میآید
عرق نوعی معطر میچکد از حلقهٔ زلفت
که پنداری مگر از شستوشوی مشک میآید
به یاد خط و خال او ز دل بیرون رود هوشم
به محفل در میان چون گفتوگوی مشک میآید
به وصل نسیه جان دادن، صلاح سینهریشان است
که از سودای نقدا نقد بوی مشک میآید
سلیم از هرکجا عطار گلشن بار میبندد
به چین زلف او در جستوجوی مشک میآید
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غبار خط نوخیزت ز سوی مشک میآید
نسیم کوچهٔ زلفت ز روی مشک میآید
هوش مصنوعی: عطر و بوی خوش موهای تو، به مانند مشک دلربا و جذاب است که از طرف باد در کوچهها پراکنده میشود. غبار و نشانههای زیبایی تو هم به همان شکل از دور به مشام میرسد.
عرق نوعی معطر میچکد از حلقهٔ زلفت
که پنداری مگر از شستوشوی مشک میآید
هوش مصنوعی: عرق خوشبویی از حلقههای موهای تو به زمین میریزد، گویی که انگار از شستن مشک جاری شده است.
به یاد خط و خال او ز دل بیرون رود هوشم
به محفل در میان چون گفتوگوی مشک میآید
هوش مصنوعی: به خاطر یاد آن شخص با علامتها و زیباییهایش، هوش و حواسم از دل بیرون میرود و در جمع حاضر میشوم، گویی که صحبتهای شیرین و خوشبو مثل مشک در فضا پخش میشود.
به وصل نسیه جان دادن، صلاح سینهریشان است
که از سودای نقدا نقد بوی مشک میآید
هوش مصنوعی: فدای وصل میشدن، عشق و آرزوی دلسوختگان است؛ زیرا عطر عشق از معشوق بهصورت واقعی و محسوس به مشام میرسد.
سلیم از هرکجا عطار گلشن بار میبندد
به چین زلف او در جستوجوی مشک میآید
هوش مصنوعی: سلیم، که به خوشسلیقگی و زیبایی مشهور است، از هر سو به خاطر زیباییهای دلفریب گلشن عطار میرسد و با دیدن زلفهای چیندار او، در پی عطر خوش مشک میگردد.

سلیم تهرانی