گنجور

شمارهٔ ۵۲

خوش آن زمان که سر مهر بود خوبان را
کرشمه منع نمی کرد آه و افغان را
چنین نبود در وصل بسته بر دل ها
نداشت قفل حرم، پره ی بیابان را
ز ضعف، بند قبا آستین من شده است
نشانه ای به ازین نیست عشق پنهان را
به پیش باده فروش آن قدر گرو جمع است
که نام نیست در آن خاتم سلیمان را
ز قید، کیست که آزادی آرزو نکند؟
ز کاهلی ست ثبات قدم غلامان را
به نوبهار جوانی ز کف پیاله منه
که می ز موج کند ریشخند، پیران را
ز فوت گشتن دندان چه غم، سلامت باد
زبان ما که ولی نعمت است دندان را!
ازو هزار کرامات دیده ایم سلیم
شراب کهنه بود پیر جام، مستان را

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خوش آن زمان که سر مهر بود خوبان را
کرشمه منع نمی کرد آه و افغان را
هوش مصنوعی: زمانی زیبا و خوش است که دل‌های نیکوکاران پر از محبت و عشق باشد و در آن زمان، غم و درد هیچ مانعی برای ابراز احساسات و ناله‌ها نمی‌شود.
چنین نبود در وصل بسته بر دل ها
نداشت قفل حرم، پره ی بیابان را
هوش مصنوعی: در وصال و نزدیکی، دل‌ها هیچ‌گونه قفل و محدودیتی نداشتند و مانند پرنده‌ای آزاد بودند، همان‌طور که در بیابان بدون مانع پرواز می‌کنند.
ز ضعف، بند قبا آستین من شده است
نشانه ای به ازین نیست عشق پنهان را
هوش مصنوعی: به دلیل ضعف و ناتوانی من، آستین قبا به شکل نامناسبی درآمده است و این موضوع بهتر از هر نشانه‌ای، نشان‌دهنده عشق پنهان من است.
به پیش باده فروش آن قدر گرو جمع است
که نام نیست در آن خاتم سلیمان را
هوش مصنوعی: به پیش فروشنده‌ی باده، به قدری افراد گرد آمده‌اند که حتی نامی از خاتم سلیمان در میان آن‌ها دور از دسترس است.
ز قید، کیست که آزادی آرزو نکند؟
ز کاهلی ست ثبات قدم غلامان را
هوش مصنوعی: آیا کسی هست که آرزوی آزادی نداشته باشد؟ ثبات قدم خدمتگذاران ناشی از تنبلی است.
به نوبهار جوانی ز کف پیاله منه
که می ز موج کند ریشخند، پیران را
هوش مصنوعی: در فصل بهار جوانی، از دست نده پیاله را، چون شراب به خاطر آنکه بر موج می‌رقصد، به پیران طعنه می‌زند.
ز فوت گشتن دندان چه غم، سلامت باد
زبان ما که ولی نعمت است دندان را!
هوش مصنوعی: اگر دندان‌های ما از بین بروند، جای نگرانی نیست؛ زیرا زبان ما سالم است و این زبان است که به ما کمک می‌کند و اهمیت بیشتری دارد.
ازو هزار کرامات دیده ایم سلیم
شراب کهنه بود پیر جام، مستان را
هوش مصنوعی: ما از او هزاران معجزه دیده‌ایم، او همان مرد سالخورده‌ای است که شراب کهنه را می‌نوشد و برای مستان لذت‌بخش است.