گنجور

شمارهٔ ۵۱۳

خودپرستند بتان، خیل خدا نشناسند
بر دل خسته ی مرهم طلبان الماسند
بود آلوده تن اهل ریا چون ماهی
غوطه زن گرچه به دریا همه از وسواسند
چیست در قید فلک حال خلایق، دانی؟
مور چندی که گرفتار طلسم طاسند
راحتی نیست چه در مرگ و چه در هستی ما
کفن و جامه همه از سر یک کرباسند
سوی ایران نتوانم روم از هند، سلیم
تیره بختان همه جا در گرو افلاسند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خودپرستند بتان، خیل خدا نشناسند
بر دل خسته ی مرهم طلبان الماسند
هوش مصنوعی: خودپرستان مانند بت‌ها هستند و خدا را نمی‌شناسند. بر دل‌های خسته و دردمند، مانند الماس می‌درخشند.
بود آلوده تن اهل ریا چون ماهی
غوطه زن گرچه به دریا همه از وسواسند
هوش مصنوعی: تن افرادی که به ریا و تظاهر مشغولند، مانند ماهیانی است که در آب شنا می‌کنند؛ هرچند که همه آنها به خاطر وسواس خود در دریا به سر می‌برند.
چیست در قید فلک حال خلایق، دانی؟
مور چندی که گرفتار طلسم طاسند
هوش مصنوعی: در چه وضعیتی است حال انسان‌ها در این جهان، آیا می‌دانی؟ مانند موری که مدتی در دام طلسم یک ظرف قرار دارد.
راحتی نیست چه در مرگ و چه در هستی ما
کفن و جامه همه از سر یک کرباسند
هوش مصنوعی: در زندگی و مرگ هیچ آرامشی وجود ندارد، زیرا همه ما از یک ماده ساخته شده‌ایم و سرنوشت‌مان یکسان است.
سوی ایران نتوانم روم از هند، سلیم
تیره بختان همه جا در گرو افلاسند
هوش مصنوعی: نمی‌توانم از هند به ایران بروم، زیرا همه افراد بدشانس در هر جا گرفتار فقر و تنگدستی هستند.