گنجور

شمارهٔ ۵۱۱

بهار رفته ز بس دل‌پذیر می‌آید
ز بیضه مرغ چمن در صفیر می‌آید
نسیم شاخ شکوفه پیاله‌نوشان را
چو تحفه‌ای‌ست که از سوی پیر می‌آید
ز بس که بیخته آید نسیم ابر بهار
گمان بری که مگر از حریر می‌آید
نشاط سیل زند شانه از دم ماهی
به زلف موج که عید غدیر می‌آید
قدح به خم زن و زود ای حریف بر سرکش
که می ز شیشه به پیمانه دیر می‌آید
شراب خوردن آن طفل، تهمت پاک است
هنوز از شکرش بوی شیر می‌آید
ز بس به باغ، سلیم از ملال دلگیرم
به چشم، شاخ گلم همچو تیر می‌آید

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بهار رفته ز بس دل‌پذیر می‌آید
ز بیضه مرغ چمن در صفیر می‌آید
هوش مصنوعی: بهار که با زیبایی و دل‌پذیری خود می‌آید، از تخم مرغ‌های چمن آوای شادی سر می‌دهد.
نسیم شاخ شکوفه پیاله‌نوشان را
چو تحفه‌ای‌ست که از سوی پیر می‌آید
هوش مصنوعی: نسیم که بوی خوش شکوفه‌ها را به همراه دارد، مانند هدیه‌ای است که از طرف یک دوست یا بزرگ‌تر برای نوشندگان می‌آید.
ز بس که بیخته آید نسیم ابر بهار
گمان بری که مگر از حریر می‌آید
هوش مصنوعی: نسیم بهاری آنقدر لطیف و دلپذیر است که اگر بویی از آن به مشام برسد، گویی که از پارچه‌ای نرم و نفیس مثل حریر آمده است.
نشاط سیل زند شانه از دم ماهی
به زلف موج که عید غدیر می‌آید
هوش مصنوعی: بهار و شادابی مانند سیلابی است که از دم ماهی به زلف موج می‌زند، و این علامتی است از آمدن عید غدیر.
قدح به خم زن و زود ای حریف بر سرکش
که می ز شیشه به پیمانه دیر می‌آید
هوش مصنوعی: دوست عزیز، زودتر از شراب درون لیوان بنوش و به خودت سخت نگیری، چون شراب از شیشه به پیمانه به سرعت نمی‌رسد.
شراب خوردن آن طفل، تهمت پاک است
هنوز از شکرش بوی شیر می‌آید
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب توسط آن کودک، هیچ زنی نیست و هنوز بوی شیر از شکرش به مشام می‌رسد.
ز بس به باغ، سلیم از ملال دلگیرم
به چشم، شاخ گلم همچو تیر می‌آید
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه زیاد به باغ رفته‌ام، از اندوه و افسردگی خسته‌ام. در چشمانم، شاخه گل مانند نیزه‌ای می‌آید.