شمارهٔ ۵۰۰
فلک انجام کاروبار ما داند چه خواهد شد
اگر دانه نداند، آسیا داند چه خواهد شد
خزانی هست در دنبال هر فصل بهاری را
درین گلشن همین برگ حنا داند چه خواهد شد
دلم را جز پریشانی نصیبی نیست در عالم
به این طالع، گرفتم کیمیا داند، چه خواهد شد
چنین کز روی بی مهری و بی پروایی ای بدخو
تو حالم را نمی دانی، خدا داند چه خواهد شد
تغافل می کند بر من سلیم از ذوق می میرم
اگر چشمش نگاه آشنا داند چه خواهد شد
شمارهٔ ۴۹۹: لاله و گل چهره از شرم تو رنگین کرده اندشمارهٔ ۵۰۱: روز بیمعشوق و شب بیجام گلگون میرود
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فلک انجام کاروبار ما داند چه خواهد شد
اگر دانه نداند، آسیا داند چه خواهد شد
هوش مصنوعی: جهان میداند که کارهایمان چگونه پیش خواهد رفت، اما اگر دانهها از آینده خبر نداشته باشند، دست کم آسیاب میداند که چه بلایی بر سر آنها میآید.
خزانی هست در دنبال هر فصل بهاری را
درین گلشن همین برگ حنا داند چه خواهد شد
هوش مصنوعی: هر فصل بهار، پایانش یک خزانی دارد و در این باغ، فقط برگ حنا میداند که چه سرنوشتی انتظارش را میکشد.
دلم را جز پریشانی نصیبی نیست در عالم
به این طالع، گرفتم کیمیا داند، چه خواهد شد
هوش مصنوعی: دل من در این دنیا جز پریشانی چیزی برایش نیست و با این سرنوشت، نمیدانم چه سرنوشتی در انتظارم است.
چنین کز روی بی مهری و بی پروایی ای بدخو
تو حالم را نمی دانی، خدا داند چه خواهد شد
هوش مصنوعی: به خاطر بیتوجهی و بیفکری تو، حال من را نمیدانی. فقط خدا میداند که سرنوشتم چه خواهد شد.
تغافل می کند بر من سلیم از ذوق می میرم
اگر چشمش نگاه آشنا داند چه خواهد شد
هوش مصنوعی: سلیم بیتوجهی میکند و من از شادی در حال جان دادن هستم، اگر او نگاهی آشنا به من بیندازد، نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.

سلیم تهرانی