گنجور

شمارهٔ ۴۹۹

لاله و گل چهره از شرم تو رنگین کرده اند
یوسفی، بهر همین نام تو گرگین کرده اند
نه همین نقش ترا در چشم من جا داده اند
در همه چشمی ترا چون خواب شیرین کرده اند
باخبر باش از زبان خود، که دانایان راز
از خموشی حلقه در گوش سخن چین کرده اند
ناخدایان تا که را در آب می رانند باز
کز سفینه بادپای موج را زین کرده اند
از بتان هند بر تحقیق بردم ره سلیم
این سیاهان سرمه در چشم خدابین کرده اند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لاله و گل چهره از شرم تو رنگین کرده اند
یوسفی، بهر همین نام تو گرگین کرده اند
هوش مصنوعی: گل و لاله به خاطر زیبایی تو شرمنده و رنگین شده‌اند، ای یوسف، به همین دلیل به تو لقب "گرگین" داده‌اند.
نه همین نقش ترا در چشم من جا داده اند
در همه چشمی ترا چون خواب شیرین کرده اند
هوش مصنوعی: نه تنها تصویر تو در چشمان من قرار داده شده است، بلکه در هر چشمی تو را مانند یک خواب شیرین ملاحظه کرده‌اند.
باخبر باش از زبان خود، که دانایان راز
از خموشی حلقه در گوش سخن چین کرده اند
هوش مصنوعی: با دقت به سخنان خود توجه کن، زیرا افرادی دانا از سکوت و silence صحبت‌های تو اطلاعاتی کسب می‌کنند.
ناخدایان تا که را در آب می رانند باز
کز سفینه بادپای موج را زین کرده اند
هوش مصنوعی: کسانی که قایق‌ها را در دریا هدایت می‌کنند، به خوبی آگاهند که چطور با موج‌ها و وزش باد کنار بیایند و از این ابزارها برای حرکت بهتر استفاده کنند.
از بتان هند بر تحقیق بردم ره سلیم
این سیاهان سرمه در چشم خدابین کرده اند
هوش مصنوعی: من با دقت و پژوهش متوجه شدم که این سیاهان، با سرمه‌ای که در چشم خداپرستان می‌زنند، حقیقتی را یافته‌اند که از آن بت‌های هندی فراتر رفته است.