شمارهٔ ۵۰
بس است شاهد مستی همین گلستان را
که فاش کرده همه رازهای پنهان را
ز جوش لاله و گل در چمن چراغان است
ببین ز ابر سیه، دود آن چراغان را
چه صحبت است ندانم که جمع کرده بهار
ز سرو و گل به چمن راستان و پاکان را
سحاب، طفل در آب اوفتاده را ماند
که گه فشار دهد دیده، گاه دامان را
برای چیست دگر تنگ عیشی مرغان؟
که غنچه کرد چو گلچین فراخ، دامان را
سلیم بر حذر از تیر فتنه باش که باز
بلند ساخت زمانه کمان شیطان را
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بس است شاهد مستی همین گلستان را
که فاش کرده همه رازهای پنهان را
هوش مصنوعی: این گلستان به اندازه کافی شگفتیها و زیباییهایش را نشان داده است و حالا همه رازهای پنهان خود را فاش کرده است.
ز جوش لاله و گل در چمن چراغان است
ببین ز ابر سیه، دود آن چراغان را
هوش مصنوعی: به خاطر شکوفهها و زیباییهای موجود در چمن، فضای دلانگیزی ایجاد شده است. اما توجه کن که از ابرهای تیره، دودی برخاسته که آن زرق و برق را تحت تأثیر قرار میدهد.
چه صحبت است ندانم که جمع کرده بهار
ز سرو و گل به چمن راستان و پاکان را
هوش مصنوعی: نمیدانم چه مسألهای پیش آمده که بهار از درختان سرو و گلها در باغها و مکانهای پاک و خوب جمع کرده است.
سحاب، طفل در آب اوفتاده را ماند
که گه فشار دهد دیده، گاه دامان را
هوش مصنوعی: ابر را میتوان به کودک حائری تشبیه کرد که گاهی در حال گریه است و گاهی در حال بازی. به این ترتیب، او به طور ناگهانی و بدون پیشبینی به شدت احساساتی میشود و در مواقعی هم آرام و بیدردسر است.
برای چیست دگر تنگ عیشی مرغان؟
که غنچه کرد چو گلچین فراخ، دامان را
هوش مصنوعی: بیت به این معناست که برای چه باید پرندگان از زندگی خوشی و راحت خود به زحمت و تنگی بیفتند، وقتی که بهار با گلهای زیبا و فضای گشادهاش در دسترس است؟ به عبارت دیگر، چرا باید در سختی و تنگنا بمانیم وقتی که فرصتهای خوب و خوشی وجود دارد؟
سلیم بر حذر از تیر فتنه باش که باز
بلند ساخت زمانه کمان شیطان را
هوش مصنوعی: از خطرات و مشکلاتی که ممکن است پیش بیاید، دوری کن و احتیاط کن؛ زیرا زمانه بار دیگر ابزار و مکر شیطان را به کار گرفته است.