گنجور

شمارهٔ ۴۹

سینه ریشانیم و دارد آن دهن درمان ما
ای نمکدان لب لعل تو مرهم دان ما
دامن ما ز انتظار لخت دل چون لاله سوخت
خار راه گریه باشد تا به کی مژگان ما
شعله می لرزد ز غیرت همچو شاخ سرخ بید
هر کجا در جلوه آید پیکر عریان ما
با چنین عمری که ما با حال خود درمانده ایم
کس نمی داند چه می خواهد اجل از جان ما
طبع ناهموار را اصلاح نتوانست کرد
همچو موج از شرمساری آب شد سوهان ما
نیست تنها جلوه گاهش روی دریا همچو خضر
در بیابان بیشتر پیدا شود طوفان ما
گرچه عریانیم، خالی از رعونت نیستیم
پوست بر اندام باشد جامهٔ چسبان ما
چون کهنسالان برون آرد مگر دندان نو
تا کلید بخت بگشاید در زندان ما
بر سر خوان وصال از حسرت دوشین سلیم
در دهن چون شبنم گل آب شد دندان ما

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سینه ریشانیم و دارد آن دهن درمان ما
ای نمکدان لب لعل تو مرهم دان ما
هوش مصنوعی: دل ما پر از زخم و درد است و تنها امید ما برای درمان، لب‌های شیرین و زیبا تو هستند که مانند نمکدان، شور و شوق خاصی به زندگی ما می‌بخشند.
دامن ما ز انتظار لخت دل چون لاله سوخت
خار راه گریه باشد تا به کی مژگان ما
هوش مصنوعی: دل ما که مانند گلی در آتش سوخته، در انتظار کسی است. خاری که در راه ما قرار دارد، اشک و اندوه ماست و نمی‌دانیم تا چه زمانی باید چنین حالتی را تحمل کنیم.
شعله می لرزد ز غیرت همچو شاخ سرخ بید
هر کجا در جلوه آید پیکر عریان ما
هوش مصنوعی: شعله به خاطر غیرتی که دارد، همچون شاخ سرخ درخت بید تکان می‌خورد. هر زمان که وجود برهنه ما در جلوه‌گری نمایان شود، این حالت بیشتر احساس می‌شود.
با چنین عمری که ما با حال خود درمانده ایم
کس نمی داند چه می خواهد اجل از جان ما
هوش مصنوعی: با این عمری که ما در حالتی ناامید به سر می‌بریم، هیچ‌کس نمی‌داند که سرنوشت چه تصمیمی درباره‌ی زندگی ما می‌گیرد.
طبع ناهموار را اصلاح نتوانست کرد
همچو موج از شرمساری آب شد سوهان ما
هوش مصنوعی: انسانی که طبیعتش ناهموار و ناسازگار است، نمی‌تواند تغییر کند. مانند موجی که از خجالت، در آب فرو می‌رود و خود را اصلاح نمی‌کند.
نیست تنها جلوه گاهش روی دریا همچو خضر
در بیابان بیشتر پیدا شود طوفان ما
هوش مصنوعی: آنچه در دریا دیده می‌شود، تنها جلوه‌ای از زیبایی است، مانند خضر که در بیابان بیشتر نمایان می‌شود. طوفان مشکلات ما هم بیشتر آشکار می‌شود.
گرچه عریانیم، خالی از رعونت نیستیم
پوست بر اندام باشد جامهٔ چسبان ما
هوش مصنوعی: هرچند که در ظاهر عریان و بی‌پوشش به نظر می‌رسیم، اما این به معنای بی‌احترامی یا خودبرتر بینی نیست. ما همچنان با وقار و متکبرانه‌ای زندگی می‌کنیم. این پوست بر تن ما، مثل لباس چسبانی است که حالت و زیبایی ما را نمایان می‌کند.
چون کهنسالان برون آرد مگر دندان نو
تا کلید بخت بگشاید در زندان ما
هوش مصنوعی: زمانی که سالخوردگان دندان جدیدی درآورند، ممکن است درها و فرصت‌های زندگی نیز به روی ما باز شود.
بر سر خوان وصال از حسرت دوشین سلیم
در دهن چون شبنم گل آب شد دندان ما
هوش مصنوعی: در کنار سفره عشق، حسرت یک شب را به دل داریم و به همین دلیل، دندان‌های ما مانند شبنم روی گل، نرم و لطیف شده‌اند.