گنجور

شمارهٔ ۴۹۰

چون مست من سوار به عزم شکار شد
شیر از پی گریز به آهو سوار شد!
بر من گذشت سروی و از شوق دامنش
همچون چنار دست من از کاروبار شد
می را بود به خون سیاووش نسبتی
هرجا که فتنه ای ست ازو آشکار شد
بالید چون حباب تن ناتوان من
آب و هوای میکده ام سازگار شد
در نافه مشک کهنه چو شد، خاک می شود
در دیده ام خیال خط او غبار شد
دیگر سلیم موسم شور جنون رسید
دیوانه مژده باد که فصل بهار شد!

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون مست من سوار به عزم شکار شد
شیر از پی گریز به آهو سوار شد!
هوش مصنوعی: زمانی که من، مانند یک فرد مست، به سمت شکار رفتم، شیر برای فرار به دنبال آهو رفت.
بر من گذشت سروی و از شوق دامنش
همچون چنار دست من از کاروبار شد
هوش مصنوعی: یک سرو زیبا از کنار من گذشت و من از شوق و زیبایی دامنش، مانند چنار بی‌کار و بی‌حوصله ماندم.
می را بود به خون سیاووش نسبتی
هرجا که فتنه ای ست ازو آشکار شد
هوش مصنوعی: در هر کجا که آشوبی یا مشکلی وجود داشته باشد، نشانه‌ای از می وجود دارد که به سیاووش، شخصیت افسانه‌ای، نسبت داده می‌شود. به نوعی، شراب به عنوان نمادی از جنبه‌های عمیق و پنهان زندگی و مشکلات در نظر گرفته شده است.
بالید چون حباب تن ناتوان من
آب و هوای میکده ام سازگار شد
هوش مصنوعی: بدن ضعیف من مانند حبابی بالا می‌رود و حال و هوای میکده به من سازگاری پیدا کرده است.
در نافه مشک کهنه چو شد، خاک می شود
در دیده ام خیال خط او غبار شد
هوش مصنوعی: وقتی خوشبوترین مشک قدیمی در هوا پخش می‌شود، در چشم من خیال خط او به گرد و غبار شبیه می‌شود.
دیگر سلیم موسم شور جنون رسید
دیوانه مژده باد که فصل بهار شد!
هوش مصنوعی: فصل شادابی و سرزندگی فرا رسیده است و دیوانه‌ها باید خوشحال باشند که بهار آمده و زمان شور و نشاط آغاز شده است!